Donnerstag, 3. Juli 2014

در مورد حكومت سلوكيان

متاسفانه سایت بلاگفا به مااجازه ی گذاشتن مطالب زیاد را نمی دهد ماهم مجبور شديم که سلوکیان را در دو پست معرفی کنيم.
سلوکیان
سلوکیان
سلوکیان یا اسالکه نام دولتی بود که در میان سال‌های ۳۱۲ تا ۶۴ پیش از میلاد بر آسیای غربی فرمان می‌راند. پس از مرگ اسکندر مقدونی سرزمین‌های او میان سردارانش تقسیم‌شدند. سلوکیان جانشینانسلوکوس یکم بودند که در ۳۰۶ به قدرت رسید. مصر باستان نیز به دودمان بطلمیوسی( یا بطالسه) و یونانو بخش‌های اروپایی امپراتوری اسکندر نیز به مقدونیان رسید.
پیدایش
پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ (پیش از میلاد)) فتوحاتش میان سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسيایی او که ايران هستهٔ آن بود به سلوکوس اول رسيد. به اين ترتيب ايران تحت حکومت سلوکيان در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند عاملی برای نابودی سلوکیان شوند.
از دویست و چهل و هشت سال (۳۱۲-۶۴ (پیش از میلاد)) مدت سلطنت آنان، ایران بیش از شصت و پنج سال (۳۱۲-۲۴۷ (پیش از میلاد)) به تمامی در تحت فرمان آنان باقی ماند .
یازده سال بعد از مرگ اسكندر كه تمام آن مدت و حتی چند سالی بعد از آن هم جنگهای جانشینی او بین سردارانش در منازعات طولانی گذشت ، استان بابل به وسیله یك سردار مقدونی او به نام سلوكوس كه پدرش انتیوكوس(آنتیوخوس) هم از سرداران فیلیپوس (فیلیپ) پدر اسكندر محسوب میشد، افتاد (۳۱۲ق.م.). سلوکوس در زمان اسکندر پس از فتح شوش فرمانده سواره‌نظام سازمان‌یافته از بزرگان ایرانی شد و بی‌درنگ پس از رسیدن بدین جایگاه ایشان را به یگان‌های ۱۰هزار نفره بخش نمود. او سپس استان ایلام (خوزستان و بخشی از لرستان امروز) و سرزمین ماد (به استثنای آذربایجان) را هم بر قلمرو خویش افزود . بدین گونه، دولت پادشاهی مستقلی به وجود آورد كه به نام خود او دولت سلوكی (سلوكیان) خوانده شد و آغاز سلطنت او بعدها برای این دولت ، مبداء تاریخ گشت. (تاریخ سلوكی۳۳۰ -۱۵۰ ق.م.)
سلوکوس شهر سلوکیه را در نزدیکی بابل ساخت. پس از چیرگی بر شهرهای ایران به هندوستان رسید ولی در آنجا چندره گوپتا پادشاه هند جلو پیشروی او را گرفت. کار این دو به آشتی کشید و چندره گوپتا هم ۵۰۰ فیل بدو پیشکش کرد.
سلوکوس یکم سرزمین زیر فرمان خود را به ۷۲ بخش نمود و گرداندن هر بخش را به یک ساتراپ سپرد. هر ساتراپ در سرزمین خود به گونهٔ خودمختار فرمان می‌راند.
سلوکیان پس از سلوکوس یکم
فرمانروایی جانشینان سلوکوس برپایهٔ گونه‌ای ائتلاف سرداران و نظامیان مقدونی شکل‌گرفته‌بود. با گذشت زمان بخش باختری پادشاهی سلوکی به میدان نبرد و درگیری پیوسته بدل‌گشت زیرا که دولت آنتیگون یکمدر یونانی و دولت بطلمیوسی مصر به سوریه چشم طمع دوخته‌بودند. پس سلوکیان شهر انطاکیه در نزدیکی شام را بنیادنهادند و آن را پایتخت خویش گرداندند تا به کانون درگیری نزدیک باشند.
سلوکیان در نزدیک ۲٬۵ سده پادشاهی نتوانستند کشورشان را از تشنج بازدارند. آنان نزدیک به ۱۷۰ سال را بر سرزمین‌ها باختری و ۷۰ سال را بر بخش‌های خاوری ایران فرمان راندند. در آینده عامل‌هایی چون برپایی دودمان اشکانی در خاور و شمال خاوری ایران و فشارشان بر سلوکی‌ها، شکست از روم در سال ۱۹۰ در مگنزیا، برپایی دولت یونانی باختر به دست دیودوتوس و سرانجام چیرگی روم بر دولت کوچک آنها در ۶۴ (پیش از میلاد) در سوریه سلوکیان را به نابودی کشاند.
سلوکیان و اشکانیان
در میانهٔ سدهٔ سوم پیش از میلاد سلوکیان در استان‌های باختری سرزمینشان درگیر جنگ با مصر بودند. در همین زمان در مرزهای شمال خاوری امپراتوری سلوکی نیز آشفتگی فرمانروا بود. با این همهساتراپ‌های بخش‌های خاوری ناچار بودند نیروهای خود را برای یاری به دولت مرکزی در جنگ بابطلمیوسیان روانه کنند. از دیگر سو میان مقدونیان و یونانیان نیز رشک و همچشمی فرمانروا بود و این عامل گاه سبب شورش ساتراپان می‌شد. این درگیری‌های درونی کار را بر پارتیان نیمه بیابان‌گرد اسانتر می‌کرد. در این زمان اشک یکم به فرمانروایی پارتیان رسید و برای انجام اقداماتی بر ضد سلوکیان آماده‌شد. در ۲۴۵ (پیش از میلاد) سلوکیان گرفتار جنگ داخلی شدند و در این زمان ساتراپ پارت به نامآندروگوراس از فرصت استفاده‌کرد و بر دولت مرکزی شورید. اندکی پس از آن در حدود ۲۳۹ (پیش از میلاد) نیز دیودوت ساتراپ بلخ بر سلوکیان شورید. با زمانی نزدیک به این رویدادها سلوکوس دوم به سال۲۳۸ (پیش از میلاد) در آنقره از سلتیان شکست خورد. ارشک از این بخت پدیدآمده بهره برد و آندروگوراس را راند و بر پارت چیره‌شد.
 
تندیس آنتیوخوس سوم در موزهٔ لوور
ارشک از قبیله پارنی -یکی از سه قبیلهٔ داهه- بود که گویا پس از زمان اسکندر مقدونی و در پی درگیری‌هایی قبیله‌ای در جنوب روسیه به بخش خاوری دریای مازندران کوچیده بودند. ارشک در ۲۴۷ (پیش از میلاد) به پادشاهی رسید و پیروانش پس از او خود را به نام وی اشک خواندند و سال تاجگذاری وی را مبدا گاهشماری خود گذاردند. نخستین سال‌های فرمانروایی پارتیان به جنگ و چیرگی بر هیرکانیاگذشت. با مرگ ارشک برادرش تیرداد یکم با نام اشک دوم جانشین او شد. او پایتخت اشکانیان را در نزدیک ابیورد کنونی بنیادنهاد. پس از آن وی با دولت یونانی باختر پیمان اتحاد بست. در ۲۲۸ (پیش از میلاد) سلوکوس دوم برای سرکوب اشکانیان لشکرکشید. تیرداد به ناچار تا استپ‌های آپاسکا در آسیای میانه پس‌نشست. در همین زمان انطاکیه دچار شورش شد پس سلوکوس به ناچار اشکانیان را رهاکرد و به انطاکیه بازگشت.
در ۲۱۷ (پیش از میلاد) باز تیرداد بر هیرکانیا و کومس و کرانه‌های جنوب خاوری دریای مازندران دست‌یافت. سپس شهر سلوکی صددروازه را پایتخت خویش نهاد. در ۲۲۱ (پیش از میلاد) او مرد و پسرشاردوان یکم جای پدر را گرفت. تا نزدیک ۲۰۹ (پیش از میلاد) مرزهای اشکانیان تا همدان در ماد می‌رسید. در این زمان آنتیوخوس سوم که جانشین سلوکوس شده‌بود در جنگی پردامنه همدان را پس‌گرفت و با شکست اشکانیان بر شهر صددروازه نیز دست‌یافت. سپس تپورستان و هیرکانیا را هم با جنگی سخت گرفت و سرانجام با اردوان پیمان یگانگی بست. آنتیوخوس همچنین با فرمانروای باختر اوتیدم نیز پیمان اتحاد بست. آنگاه به سوی هندوکش پیش راند و از تنگه خیبر گذشت و تا پنجاب پیش‌روی کرد و آنگاه از راه سیستان و کرمان به سلوکیه بازگشت. اقدامات آنتیوخوس مرزهای اشکانی را محدود کرد ولی دولت کوچک ایشان همچنان پایدار ماند.
پس از چندی اشکانیان گرفتار جنگ با باختر شدند و بخش‌هایی دیگر از سرزمین خود را از دست دادند. اردوان در نزدیک به ۱۹۱ (پیش از میلاد) مرد و پسرش فری‌پاپت جای او را گرفت، او نیز پنجاه سال پادشاهی کرد و پس از او پسرش فرهاد یکم به پادشاهی رسید. در این زمان آنتیوخوس سوم به تازگی درماگنزی از رومیان شکست‌خورده و ناتوان شده‌بود. فرهاد بر آماردیان و دیگر سرزمین‌های گرداگرد البرزتاخت و بر هیرکانیا چیره شد. او مرزهای اشکانیان را تا دربند خزر رساند و برخی از شکست‌خوردگان را به خوار در نزدیک دروازهٔ خزر کوچاند. اندکی پس از این زمان ارمنستان و ماد آتروپاتن بر فرمانبری از سلوکیان سرباززدند. پس از آنتیوخوس نیز جانشینانش رو به خوشگذرانی گذاردند و سرزمینشان گرفتار شورش‌های بیشتری شد. در ایران نیز استان‌های بسیاری شوریدند و حکومتی مستقل پدیدآوردند و فرهاد نیز از این بخت بهره برد و بر گسترهٔ مرزهایش افزود. پس از فرهاد برادرش مهرداد یکم به جانشینیش رسید.
با مرگ آنتیوخوس چهارم در ۱۶۳ (پیش از میلاد) مهرداد در اندیشهٔ گسترش بیشتر سرزمین‌های اشکانی افتاد. در این زمان دمتریوس فرمانروای باختر پنجاب را گشوده و بر افغانستان کنونی و هندوستانفرمان‌می‌راند. اندکی پس از آن باختر به دست اوکراتید افتاد و گرفتار جنگ درونی گشت. مهرداد از این رویداد بهره‌برد و در حدود ۱۶۰ (پیش از میلاد) بر تپورستان و تراکسیان دست‌یازید. آنگاه با شتاب به سوی مغرب راند و بر ماد که زیر فرمان ساتراپ شوشی تیمارخوس بود چیره‌گشت. سپس باز به سوی خاور رفت و پس از دستیابی به آراخوزی تا مرزهای هندوستان پیشروی کرد. مرزهای پادشاهی مهرداد در غرب اکنون تا به میانرودان و بابل می‌رسید. در این زمان دیمتریوس دوم جوان به پادشاهی سلوکی رسیده‌بود و او نیز درگیر با تروفون بود. مهرداد از این گرفتاری بهره‌برداری کرد و تا ژوئیه ۱۴۱ (پیش از میلاد) تاسلوکیه پیشروی کرد و بر این شهر چیره‌شد. این پیشروی تند و تیز دیمتریوس و دربار سلوکی را سخت سراسیمه ساخت. برپای فرضیاتی تاریخی میان دیمتریوس و هلی‌اکل یکم فرمانروای دولت یونانی باخترتبانی پیش‌آمد، چرا که در گرماگرم پیشروی‌های مهرداد دولت باختر به مرزهای خاوری اشکانی دست‌درازی کرد و مهرداد به ناچار سلوکیان را رهاکرده‌ و به سوی خاور شتافت. در این زمان دیمتریوس به یاری عناصر یونانی در غرب ایران به بابل تاخت. ولی مهرداد اندکی پس از آن دولت باختر را سرکوب کرده و باز به جنگ با دیمتریوس پرداخت. دیمتریوس به بند مهرداد افتاد. وی را با احترام به هیرکانیا بردند و مهرداد دخترش روذگونگ را به همسری وی درآورد. سپس به استواری فرمانرواییش بر میانرودان پرداخت. ضرابخانه‌های دیمتریوس در سلوکیه برای وی سکه زدند. مهرداد تا ۱۴۰ یا ۱۳۹ (پیش از میلاد) بر پارس وعیلام نیز چیره شده‌بود.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen