Dienstag, 22. Juli 2014

پیام تونی اولیویرا در واکنش به خداحافظی علی کریمی؛ او یک معلم است‎

                       سه‌شنبه، ۳۱ تیر ۱۳۹۳
سرمربی تراکتورسازی در پیامی نسبت به خداحافظی علی کریمی واکنش نشان داد.
سرمربی فصل گذشته تراکتور سازی پس از خداحافظی علی کریمی از فوتبال پیامی را در صفحه اتجماعی خود منتشر کرد.
آنتونیو اولیویرا
علی کریمی فصل گذشته در تیم تراکتور سازی تبریز حضور داشت و تونی اولیویرا نیز سرمربی او بود.
متن پیام تونی اولیویرا به شرح زیر است:
من با خبر شدم فوتبال ایران یکی از بزرگترین هایش را از دست داد.
علی کریمی تنها یک بازیکن حرفه ای نیست، او یک معلم است او یک معلم برای تمام اعضای تیم و یک الگو برای سایر بازیکنان است.
در کنار هم دوستی خوبی داشتیم زمانی که او را شناختم فهمیدم چرا اسطوره است در جایی که عده ای به دوروی بودن خود افتخار می کنند او به خاطر درستی و صداقت و پاکی اش قابل احترام بود.
علی برای فوتبال ایران و دنیا یک ستاره بود و هست و فوتبال هیچگاه چنین ستاره ای به خود نخواهد دید.من افتخار می کنم که مربی او بودم و به خاطر داشتن چنین بازیکنی در تیم به خود می بالیدم.برای او در هر لحظه ی زندگی اش موفقیت و سربلندی آرزو می کنم.علی به خاطر دوران فوتبالی پاک و زیبایت به تو تبریک می گویم.
خدانگهدارت علی کریمی"
تونی اولیویرا


مقالات پزشكى


  • در دوران بارداری خانم ها با تغییرات بسیاری مواجه می شوند که با بسیاری از آنها آشنا نیستند و به همین دلیل بارداری به نظرشان عجیب و حتی ترسناک می آید؛ اما اگر خانم ها پیش از بارداری با این تغییرات آشنا شوند زمانی که باردار می شوند، ساده تر می توانند با وضعیت جدید مواجه شوند و دیگر از این تغییرات عجیب و غریب نمی ترسند.

    در ادامه این مطلب با چند نمونه از تغییرات از زبان تازه مادرها آشنا می شوید تا اگر قصد دارید باردار شوید از دیدن این تغییرات متعجب و ناراحت نشوید. خواندن این مطلب را به شما آقایان هم توصیه می کنیم تا بیشتر با شرایط جسمی و روحی که همسرتان در طول دوران بارداری خواهد داشت، آشنا شوید و به او کمک کنید این دوران را ساده تر سپری کند.

    * ای کاش می دانستم سه ماه اول در خلق و خوی من چه تغییراتی ایجاد می شود و کمی بی حوصله و کلافه می شوم. همیشه می خواستم به همسرم نزدیک باشم اما در این مدت گاهی از بودن همسرم کلافه می شدم، گاهی سرحال و با حوصله بودم و گاهی بی حوصله وعصبی که به گفته پزشکم این تغییر کاملا طبیعی بود و علت آن تغییرات هورمونی است.

    سه ماهه اول بارداری بیش از دیگر دوران زندگی مشترکم با همسرم مشاجره و بحث داشتم، چون همسرم هم با تغییرات خلق و خوی من ناآشنا بودو نمی دانست این تغییرات در بیشتر زنان اتفاق می افتد و کاملا طبیعی است.

    * ای کاش می دانستم چهار ماه اول حالت تهوع و استفراغ خواهم داشت و این حالت به خصوص صبح ها بیشتر می شود.

    * ای کاش می دانستم مدام در ذهنم به این موضوع فکر خواهم کرد که فرزندم الان در چه وضعیتی است، مدام نگران سلامتی او خواهم بود و این نگرانی ها دلیل بر وجودمشکل نیست. نگرانی ها در تمام مادران وجود دارد و کاملا طبیعی است.

    * ای کاش می دانستم که مدام احساس خستگی و خواب آلودگی خواهم کرد؛ انگار که داروی سرماخوردگی خورده ام.

    باید داروها و مکمل های غذایی مختلفی که پزشک برایم تجویز می کند را بخورم. این داروها واقعا بدمزه هستند و خوردن آنها برایم دشوار است؛ به خصوص در ماه های اول که حالت تهوع اذیتم می کند.
    با وجود تمام مشکلاتی که دارم، مانند حالت تهوع صبح گاهی، خستگی مفرط، دردهای مختلف ریز و درشت، گرسنگی و ... باز هم فرزندم سالم است و رشد طبیعی خود را دارد.

    * ای کاش می دانستم وقتی برای اولین معاینه به پزشکم مراجعه خواهم کرد از ترس و وحشت به خودم می لرزم که مبادا اصلا باردار نباشم و اشتباه شده باشد و یا اینکه مبادا در بارداری من مشکلی وجود داشته باشد.

    * ای کاش می دانستم گاهی بارداری موجب می شود من و همسرم با هم اختلاف پیدا کنیم، او نمی تواند حال و شرایط مرا درک کند، چون او باردار نیست و شرایط مرا ندارد.

    * ای کاش می دانستم گاهی گاهی از دیدن همسرم یا حتی همین که بوی او به مشامم برسد، حالم به هم می خورد؛ اگرچه همچنان او را عاشقانه دوست دارم و هیچ مشکلی با او ندارم.

    * ای کاش می دانستم بیشتر اوقات در دهانم مزه های بدی احساس می کنم و این کاملا طبیعی است و هیچ کاری برای آن نمی توانم انجام دهم.

    * ای کاش می دانستم که کم کم تا پایان دوران بارداری پاهایم ورم می کنند و گاهی به دلیل این ورم راه رفتن آزارم می دهد. به خاطر این ورم ها باید تا بعد از زایمان تمام کفش هایی که داشته ام را کنار بگذارم و کفش های بزرگی که پاهایم را اذیت نکنند، بپوشم.

    * ای کاش می دانستم که گاهی از اینکه باردار شده ام، پشیمان می شوم؛ هر چند که پیش از بارداری تصور می کردم عاشق باردار شدن هستم. البته اکنون که فرزندم به دنیا آمده واقعا از اینکه او را وارد زندگی ام کردم خوشحالم و به خودم می بالم.

    * ای کاش می دانستم تغییرات زیادی در پوستم ایجاد می شود و پوستم خشک خواهد شد. بیشتر اوقات احساس خارش خواهم داشت و این کاملا طبیعی است.

    * ای کاش می دانستم دردهایی که در باسن و استخوان های لگنم خواهم داشت، طبیعی هستند و گاهی احساس خواهم کرد که استخوان هایم در حال جدا شدن از یکدیگر هستند.

    * ای کاش می دانستم بیشتر غریبه ها فکر می کنند می توانند به شکم من دست بزنند و این کار آنها مرا ناراحت نمی کند.

    * ای کاش می دانستم یبوست و نفخ شکم مشکلاتی طبیعی هستند و تقریبا تمام زنان در دوران بارداری این حالات را تجربه می کنند و این فقط مشکل من نیست.

    * ای کاش می دانستم احساس گرفتگی ماهیچه ها کاملا طبیعی است.

    * ای کاش می دانستم برقراری ارتباط با زنانی که به تازگی مادر شده اند به من بسیار کمک خواهد کرد؛ چون آنها به تازگی مشکلات مرا پشت سر گذاشته اند و همین که احساس می کنم کسی مشکلات مرا داشته و مرا درک می کند، بسیار آرامم خواهد کرد.

    * ای کاش می دانستم زمانی که عطسه می کنم یا به شدت می خندم باید خیلی مراقب باشم؛ در غیر اینصورت باید لباسم را عوض کنم.

    * ای کاش می دانستم که باید کیف و وسایل بچه را از شش ماهگی به بعد آماده و در دسترس داشته باشم تا اگر زایمان زودرس داشتم، همه چیز برایم آماده باشد.

    * ای کاش می دانستم در سه ماهه سوم هم حالت تهوع و استفراغ به سراغم خواهد آمد و این حالات در سه ماهه اول تمام نمی شوند.

    * ای کاش می دانستم که هیچ کس نباید در مورد نحوه زایمان من نظر بدهد و یا حداقل نظر کسی در این مورد نباید روی نظر من تاثیر بگذارد؛ چون این مسئله کاملا شخصی است و فقط من و پزشکم می توانیم در موردآن تصمیم بگیریم که کدام روش زایمان برای من و فرزندم بهتر و امن تر است.

    * ای کاش می دانستم اینکه مادر و خواهرهایم زایمان طبیعی ساده ای داشته اند، دلیلی برای اینکه من هم می توانم یک زایمان طبیعی ساده داشته باشم، نمی شود. شرایط بدنی هر کسی با دیگران متفاوت است.

    * ای کاش می دانستم بعد از زایمان هر چه بخورم باز هم احساس گرسنگی شدید می کنم. ای کاش خوراکی و غذاهای بیشتری با خودم به بیمارستان برده بود.

    * ای کاش می دانستم درد و ورم بعد از زایمان گاهی از خود زایمان بیشتر است و اگر تا چهار یا پنج روز طول کشید، طبیعی است و کافی است از پزشکم بخواهم که داروی مسکن بیشتری برایم تجویز کند.

    * ای کاش می دانستم که کمردرد مشکلی کاملا طبیعی و رایج میان زنان باردار است.

    * ای کاش می دانستم زمانی که بعد از زایمان برای اولین بار می خواستم روی پاهایم بایستم، برایم بسیار دشوار خواهد بود، پاهایم به شدت می لرزند و احساس ضعف شدیدی خواهم داشت اما پرستار کنارم خواهد بود تا کمکم کند.

    * ای کاش می دانستم که زایمان طبیعی بسیار دردناک خواهد بود اما اوج درد حدودی ک ساعت بیشتر نیست و زمانی که چهره نوزادم را ببینم، همه چیز را فراموش خواهم کرد.

    * ای کاش می دانستم لحظه شکوفا شدن یک نوزاد از وجود من چقدر هیجان انگیز و زیبا خواهد بود.

    * ای کاش می دانستم که تا چه حد می توانم یک نفر را دوست داشته باشم و نگران او شوم. ای کاش می دانستم این احساسات کاملا طبیعی هستندو شاید گریستن بعد از زایمان به دلیل همین احساسات وافر باشد.

    * ای کاش می دانستم بهترین صحنه ای که در طول عمرم دیدم لحظه تولد فرزندم خواهدبود. پزشکم آینده ای مقابل من گذاشته بود تا من بتوانم لحظه تولدفرزندم را ببینم. این لحظه ای است که بیشتر مادران از دیدن آن محروم هستند، هیچ وقت نمی توانم این لحظه و لذت آن را فراموش کنم.

    * ای کاش می دانستم زایمان و بارداری با وجودتمام مشکلات و سختی هایش، بسیار شیرین و لذتبخش است، اگر زودتر این واقعیت را می دانستم حتما زودتر بچه دار می شدم و الان بچه های بیشتری داشتم.

Dienstag, 15. Juli 2014

سهم بایرن مونیخ در قهرمانی آلمان بسیار بالاست

        سه‌شنبه، ۲۴ تیر ۱۳۹۳
کارل هانیز‌ رومینگه‌ رئیس باشگاه بایرن مونیخ گفت: آلمان با هفت بازیکن از باشگاه بایرن مونیخ‌ به یک پیروزی خارق العاده در جام جهانی دست یافت.
تیم بایر مونیخ
کارل هانیز رومینگه رئیس بایرن مونیخ آلمان گفت: سهم باشگاه بایرن‌مونیخ در موفقیت تیم ملی آلمان در رقابت‌های جام جهانی بسیار بالا بود تیم ملی فوتبال آلمان با هفت بازیکن از باشگاه بایرن‌مونیخ توانست به یک پیروزی خارق العاده و ارزشمند در جام جهانی دست یافته و قدرتش را خیلی خوب نشان دهد بازیکنان بعد از تعطیلات بسیار کوتاهی دوباره به تیم بازگشته‌و فعالیت خود را ازسر خواهند گرفت.

Montag, 14. Juli 2014

فوايد گاو بودن

فوایـد گـاو بـودن
معلمی از دانش آموزانش خواست "فواید گاو بودن" را بنویسند و نوشته ای که در زیر می خوانید تمام و کمال انشای آن دانش آموز است:
با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم.
اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز می کنم.
البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در می یابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد.
من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است.
هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد.
بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد.
مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته درست می کنند.
وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد، نگران جهیزیه اش نیست.
نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند. مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش را تهیه نماید برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند، یا بدتر از آن پاچه خواری کند.
گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را به دست بیاورند تا به خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری آنها بروند، از طرفی هیچ گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج ندارد و میخواهد ادامه تحصیل دهد. تازه وقتی هم که عروسی می کنند اینهمه بیا برو، بعله برون، خواستگاری، مهریه، نامزدی، زیر لفظی، حنا بندان، عروسی، پاتختی، روتختی، زیر تختی، ماه عسل، و زبونم لال طلاق و طلاق کشی و... ندارند.
گاوها حیوانات نجیب و سر به زیری هستند. آنها چشمهای سیاه و درشت و خوشگلی دارند.
شاعر در این باره میگوید:
سیه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه صفا نیست
سیه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست
هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست.
نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند.
گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای عمرشان را نباید پشت کنکور بگذرانند.
گاوها بخاطر چشم و همچشمی دماغشان را عمل نمی کنند. شما تا حالا دیده اید گاوی دماغش را چسب بزند؟
شما تا حالا دیده اید گاوی خط چشم بکشد؟
گاوها حیوانات مفیدی هستند و انگل جامعه نیستند.
شما تاکنون یک گاو معتاد دیده اید؟
گاوی دیده اید که سر کوچه بایستد و مزاحم ناموس مردم شود؟
آخر گاوها خودشان خواهر و مادر دارند.
ما از شیر، گوشت، پوست، حتی روده و معده ی گاو استفاده می کنیم.
آقای ... معلم خوب ما گفته که از بعضی جاهای گاو در تهیه همین لوازم آرایش خانم ها که البته زشت است استفاده می شود.
ما حتی از دستشویی بزرگ گاو (پشگل) هم استفاده می کنیم.
تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟
آیا دیده اید گاوی زیرآب گاو دیگری را پیش صاحبش بزند؟
تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاو دیگری را بکند؟
آیا تا بحال دیده اید گاوی زنش را کتک بزند؟
یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش بکشد؟
و مثلا بگوید از آقای فلانی یاد بگیر. آخر توهم گاوی؟! فلانی گاو است بین گاوها!!!!!
تازه گاوها نیاز به ماشین ندارند تا بابت ماشین 12 میلیون پول بدهند و با هزار پارتی بازی ماشینشان را تحویل بگیرند و آخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش بگیرد.
هیچ گاوی آنقدر گاو نیست که قلب دیگری را بشکند. البته شاعر باز هم در این مورد شعری فرموده است:
گمون کردی تو دستات یه اسیرم
دیگه قلبم رو از تو پس میگیرم
دیده اید گاو نری به خاطر بدست آوردن ثروت پدر گاو ماده به او بگوید: "عاشقت هستم"؟! سرت سر شیر است و دمت دم پلنگ؟!
دیده اید گاو پدری دخترش را کتک بزند؟
گاوها در جامعه شان فقر ندارند.
گاوها اختلاف طبقاتی ندارند.
آنها شرمنده زن و بچه شان نمی شوند.
رویشان را با سیلی سرخ نگه نمیدارند.
هیچ گاوی غمباد نمی گیرد.
هیچ گاوی اختلاس نمی کند.
هیچ گاوی آبروی دیگری را نمی ریزد.
هیچ گاوی خیانت نمی کند.
هیچ گاوی دل گاو دیگر را نمی شکند.
هیچ گاوی آنقدر علف نمی خورد که از فرط پرخوری تا صبح خوابش نبرد در حالی که گاو طویله کناریشان از گرسنگی شیر نداشته باشد تا به گوساله اش شیر بدهد.
هیچ گاوی گاو دیگر را نمی کشد، هیچ گاوی!
اگر بخواهم هنوز هم در مورد فواید گاو بودن بگویم، دیگر زنگ انشاء می خورد و نوبت بقیه نمی شود که انشایشان را بخوانند.
اما به نظر من مهمترین فایده گاو بودن این است که دیگر آدم نیستید...
لباس ما از گاو است، غذایمان از گاو، شیر و پنیر و کره و خامه ... همه از گاو
ولی با همه منافع يادشده هیچ گاوی نگفت: من ... بلکه گفت: مـــــــــااااااا

مهاجرت، هويت و فرهنگ پذيرى

مهاجرت، هویت و فرهنگ پذیری

طبق آمار کمیسیون عالی پناهندگان، در سال ۱۹۷۰ تقریبا دو و نیم میلیون نفر متقاضی پناهندگی به کشورهای مختلف بودند. این رقم در یک دهه بعد به هشت و دو دهم میلیون نفر و در اواخر سال ۱۹۹۰ به ۱۷ میلیون نفر، یعنی حدودا به دو برابر، رسید.

این جا به جاییها که ممکن است خواسته و یا ناخواسته باشد، اغلب مشکلات و نگرانی های زیادی را برای افراد مهاجر بوجود می‌آورد.

یکی از این مسایل چالشها و بحران های هویتی است. این موضوع به خودی خود افراد مهاجر را آسیب پذیرتر کرده و گاهاً می‌تواند سلامت عاطفی، روانی و حتی جسمانی آنها را به مخاطره بیا ندازد.

اگر چه بسیاری از افراد مهاجر به نوعی خود را با این چالشها و تغییرات تطبیق میدهند، افراد دیگری هستند که ممکن است برای مدت طولانیتری با این کشمکشها و ناراحتی‌ها درگیر باقی بمانند.

این مشکل در میان پناهجویانی که فاقد وضعیت قانونی بوده و با محدودیتهای بیشتری روبرو می‌باشند، حادتر به نظر می‌رسد.

فرهنگ پذیری، هویت، و سلامت روانی - اجتماعی مهاجرین

پدیده مهاجرت اغلب با فرهنگ پذیری همراه است. در اصطلاح کلی، فرهنگ پذیری را می‌توان به عنوان پروسه تغییر و انطباق فرهنگی‌ که در نتیجه تعامل افراد از فرهنگهای مختلف به وجود می‌آید، تعریف کرد. (گیبسون، ۲۰۰۱، س.۱۹)
طی این پروسه، فرد ممکن است با دو نوع چالش روبرو شود: ۱) انطباق با باورها، ارزشها و انتظارات گروه های جدید، ۲) حفظ و نگهداری باورها و ارزشهای فردی و مورثی خویش (فیننی & همکاران، ۲۰۰۱).


از آنجایی که فرهنگ پذیری در تعامل با هویت افراد صورت می‌گیرد، این روند گاهی منجر به یک سری تناقضات و بحران های هویتی در برخی از مهاجران می‌شود.

هویت اغلب یک پروسه رشدی طبیعی درنظرگرفته میشود که نهایتاً برای تعریف 'چه کسی بودن' یک انسان در دنیا ضروری است. (اریک اریکسون، ۱۹۵۰، ۱۹۶۸).

همه ما مجموعهای از هویتهایی هستیم که همگی آنها مفهوم "من" یا "خود" را میسازد. خودپنداری، خود شناسی و حرمت به نفس ما اغلب منعکس کننده شناخت و احساس ما نسبت به این هویتها است.

برخی از روانشناسان "خود" را به عنوان قسمت سازمان دهنده فکر، که سازگاری سالم را از طریق یادگیری، ادراک و ترکیب آنها ممکن می‌سازد، معرفی می‌کنند.


طبق این دیدگاه، هویت یک مفهوم پویا است که از تعامل دائمی فرد و محیط شکل میگیرد. بنابراین میتواند هم تابع تغییرات محیطی و هم تغییرات درونی باشد.

در اینجا به موضوع هویت ازدو جنبه مختلف، هویت فردی و هویت اجتماعی، نگاه میشود. هویت فردی به یک سری از ویژگی‌ها، اهداف، ارزشها و باورهای شخصی که با هم انسجام درونی دارند و در شرایط مختلف نسبتا ثابت هستند، گفته می‌شود. (مانند هویت جنسی، ‌ویژگی‌های جسمانی و شغلی-حرفه ای).

هویت اجتماعی مربوط به ویژه گی‌های گروهی ای است که فرد خود را به آن متعلق می‌داند، مانند: طبقه اجتماعی، گروه فرهنگی و قومی شخص (رومانس ، ۲۰۰۰).

هویت فردی و اجتماعی می تواند، در طی پروسه فرهنگ پذیری تغییر پیدا کند. اگرچه فرهنگ پذیری تقریبا می تواند یک
امر اجتناب ناپذیر و استرس زا باشد، اینکه یک فرد چطور ارزشها و باورهای قبلی خود را دوباره سازی  و یا نگاه داری می کند یک موضوع ضروری برای سلامت روانی است.

نقش و عملکرد هویت فرد در پروسه فرهنگ پذیری

عملکرد هویت چیست: طبق نظریه اریکسون (۱۹۵۹,۱۹۸۰)، نقش هویت این است که به عنوان یک عامل خود تعدیلی ساختار روانی و اجتماعی فرد را منظم می‌کند.

هویت به فرد این امکان را می‌دهد تا: ۱) ساختاری برای فهمیدن اینکه فرد چه کسی است، داشته باشد. ۲) به تعهدات، ارزشها و اهداف خود معنی و جهت دهد.۳) موجب خود نظم دهی و حس کنترل شخصی ‌شود.۴) بین، ارزش ها، باورها و تعهدات خود ثبات، انسجام و هارمونی ایجاد ‌کند. ۵) فرصتها و امکانات مناسب را شناسایی کرده و دست به انتخاب رفتار متناسب بزند. (آدامز و همکاران، ۱۹۹۶)


با توجه به عملکردهای هویت میتوان نتیجه گرفت که هویت یک مکانیسمی است که فرد را در مسیر زندگی و تعامل با محیط هدایت و راهنمایی می‌کند.

بنا براین، میتواند نقش خاصی در انطباق مهاجران با محیط جدید و نحوه فرهنگ پذیری آنها داشته باشد. هنگامی که یک فرد مهاجردر معرض ایدههای فرهنگی- اجتماعی محیط جدید قرار می‌گیرد، ممکن است با احساساتی از قبیل شگفتی، متفاوت بودن، بی ثباتی، تردید و یا اشتیاق به کشف و یادگیری، روبرو شود.

این شناختها و احساسها فرد را وادار میکند که برای حفظ تعادل و ثبات فردی خویش تغییراتی را در خود و یا اگر میتواند در محیط خود به وجود بیاورد.

حال اگر فرد قادر نباشد راه حال مناسبی در برابر این استرس و فشارها پیدا کند و یا نتواند معنا و مفهوم روشنی برای کنار آمدن با این تغییرات در خود به وجود بیاورد، ممکن است دچار آشفتگی هویتی، از خود بیگانگی و در نتیجه آسیب های روانی و اجتماعی گردد.

وقتی مردم باور کنند که آنها هیچ هویتی ندارند یا هویت آنها آسیب دیده است زندگی برایشان کم معنی و یا بی معنی می‌شود (دبتس و همکاران ۱۹۹۵؛ مور،۱۹۹۷؛ وناسلم و همکاران، ۱۹۹۸).

از آنجایی که معنای زندگی در متن احساس هویت زنده می‌شود، بنابراین، هویت یک عنصر ضروری در ترفیع سلامتی و رضایتمندی محسوب می‌شود.

فرد با توجه به عملکرد هویتی اش دست به یک سری تغییرات زده، برخی از ارزشها و باورها ی خود را نگهداری و برخی را دو باره سازی میکند.

مطالعات نشان میدهد که انطباق پذیری به همراه انسجام نسبی هویت، تا حدودی تضمین کننده سلامت روانی یک شخص است ( شوارتز،۲۰۰۶).

چگونگی فرهنگ پذیری و ادغام مهاجران در جامعه جدید

لین (۱۹۸۲)، معتقد است که افراد مهاجر معمولا به پنج شیوه با شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه جدید کنار میآیند:

۱) در حاشیه بودن اضطرابی- تلاش مضطربانه برای بر آوردن تقاضاهای هر دو فرهنگ
۲) کناره گیری- دوری جستن و کم توجهی به هنجارهای هر دو گروه فرهنگی
۳) سنت گرایی - منزوی شدن و در حسرت و رویای فرهنگ قدیمی زندگی کردن
۴) فرهنگ پذیری افراطی- نادیده گرفتن فرهنگ اصلی خود و برگزیدن هنجارهای جاری جامعه جدید
۵) دو- فرهنگی- ادغام بهترین های هر دو فرهنگ

برای روشن شدن موضوع، نگاهی به چگونگی چالشهای هویتی و فرهنگ پذیری مهاجران با توجه به موقعیت سنی آنها به هنگام مهاجرت، می‌اندازیم. (فریدرز، ۲۰۰۲):

۱) کودکان (۹-۱سال): چنین به نظر می‌آید که کودکان از سنّ ۴-۳ سالگی متوجه تفاوتهای فرهنگی، زبانی و برخی از ویژگی های قومی میشوند.

از سن ۸-۴ سالگی نسبت به گروههای مختلف کنجکاوی نشان داده و حس و مفهوم گروه فرهنگی به تدریج در آنها شکل میگیرد. وبه دنبال آن نهایتاً به یک گروه بیش از دیگری تمایل نشان داده و آن را انتخاب میکند.

در حدود همین سنین است که کودکان نسبتِ این که چگونه توسط دیگران درک می‌شوند هشیاری پیدا میکنند. (پورتر، ۱۹۷۱).

این گروه که دارای پایینترین ساختار هویتی هستند به دلیل مرحله رشدی و انعطاف پذیری بالایی که دارند، معمولا به راحتی میتوانند خود را با جامعه جدید وفق بدهند.

۲) جوانان و نوجوانان (گروه سنی ۲۰-۱۰): شناسههای فردی و قومی یک فرد تقریبا تا پایان دروه نوجوانی شکل گرفته و هویت او را منسجم می کند.

تجارب بعدی زندگی و نقشهای اجتماعی و جنسیتی به تدریج این هویت را در آنها مستحکم تر میکنند. (لین ، ۲۰۰۴).

این گروه که ساختار هویتی آنها، قبل از ورود به جامعه جدید، تا حدودی شکل گرفته و برخی از مهارتهای ابتدایی اجتماعی، مانند زبان را کسب کردهاند در جامعه جدید افرادی دو - زبانه و دو- فرهنگی به حساب میآیند.

با توجه به ویژگی‌های سنی، به نظر می‌آید این گروه بیش از دیگران سردرگمیهای هویتی را تجربه میکنند. با این حال، شرایط رشدی و انعطاف پذیری آنها ممکن است این دشواریهای انطباق را تا حدود زیادی کاهش داده ویا خنثی کند.

نوجوانان ممکن است برای پای بندی به هر کدام از فرهنگها از جانب منابع مختلف تحت فشارهایی قرار بگیرند. آنها اغلب توسط خانوادههایشان تشویق می‌شوند که به فرهنگ و سنن اصلی خود وفادار بمانند.

در بعضی مواقع، عدم پذیرش فرهنگ قومی والدین توسط نوجوانان بی احترامی و زیر پا گذاشتن ارزشهای خانوادگی به حساب می‌آید که ممکن است به تعارضات ومشکلات ارتباطی بین آنها منجر بشود. (سزپکنیک، ۱۹۷۹، ۱۹۸۰).

در چنین شرایطی یک نوجوان ممکن است یا به طور افراطی هویت فرهنگی خانواده را در مقابل فرهنگ رایج جامعه بپذیرد و یا نسبت به هر دو فرهنگ احساس به تفاوتی کرده و خود را متعلق به هیچکدام نداند.

گاهی این بی تفاوتی و ابهام هویتی، نوجوان را دچار آشفتگی‌های روانی کرده ودر نتیجه او را در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی د ر جامعه جدید آسیب پذیرتر میکند.

حال اگر یک نوجوان احساس کند که جامعه جدید برداشت منفی نسبت به ویژگی‌های فردی و فرهنگی او دارد، این حس ممکن است در وی درونی شده، و گاها به حس بیزاری از فرهنگ قومی خود تبدیل شود. (وگا و همکاران ۱۹۸۰، ۲۰۰۵).

در بعضی مورد این حس نامطلوب ممکن است به بی تفاوتی منفعلانه و آزردگیهای روانی منجر شده و یا به شکل واکنشهای خصمانه مانند پیوستن به گروههای تند رو و یا جامعه ستیزبارز شود. (شوارتز و همکاران، ۲۰۰۱).

"هویت" در نوجوانان بیشتر به مفاهیم ذهنی مانند روابط بین فردی، ارزشها و ترجیحات فردی مربوط میشود.

بنابراین، نقش و فشار گروه همسالان را هم نباید در روند شکل گیری شاخصه های هویتی وفرهنگ پذیری این گروه سنی نادیده گرفت.

به همین دلیل بعضی از نوجوان تمایل دارند که با پیروی از ارزشهای گروه همسالان، هویت امنتر و فرضا مستحکمتری برای خود به وجود بیاورند.

۳) بزرگسالان: در بزرگسالان هویت فرهنگی و تاریخچه زندگی با هم آمیخته می‌شوند. این افراد بسیاری از مفاهیم هویت شخصی و دیگر ویژگیهای هویت اجتماعی مانند زبان و وابستگیهای فرهنگی را پیش از ورود به جامعه جدید کسب کردهاند.

آنها نگهدارنده و منتقل کننده سنت ها و ارزش های قومی خود به نسل بعدی به حساب میآیند. (لین، ۲۰۰۴)

به معنای دیگر آنها هرگز به طور کامل تابع ارزشهای فرهنگی جامعه جدید نمی‌شوند ولی میدانند که برای بهرهمند شدن از فرصتهای موجود باید حداقل انتظارات و استاندارد های اجتماعی فرهنگ جاری را رعایت کرده و خود را با آنها منطبق کنند.

در بزرگسالان "هویت" به اهداف افراد و آنچه که می‌خواهند باشند مربوط می‌شود. مهاجران بزرگسال برای انطباق وایجاد ثبات روانی نسبی به شیوههای مختلفی با جامعه و فرهنگ جدید کنارمیآیند.

گروهی ممکن است ترجیحا با مردم هم فرهنگ خود مراوده کرده و به این طریق برای خود یک سیستم حمایتی، روانی-اجتماعی، جبرانی به وجود ‌آورند.

گاهی افراد با تمرکز بر روی پیشرفتهای مالی و اقتصادی سعی میکنند هویتهای جدید و احساس امنیت بیشتری برای خود فراهم کرده، و از این طریق، این درحاشیه بودن و احساس تنهایی را جبران کنند.

برخی با تکیه بر روی پیشرفتهای تحصیلی، علمی و مالی فرزندانشان با ارزشهای جامعه جدید کنار آمده و ممکن است چنین استدلال کنند که به خاطر نسل آینده، ایثار و از خود گذشتگی کردهاند.

دربعضی موارد، فرد ممکن است به طورافراطی با فرهنگ جامعه جدید هم هویتی کرده و دست از ارزشها و سنتهای فرهنگی خود بکشد.( اندرس،۲۰۰۵)

برخی از شواهد نشان میدهند که این همانند سازی افراطی گاهی منجر به خشم درونی شده و احتمال دارد فرد را دچار تعارضهای درونی بکند. در این میان، افراد مسنتر مشکلات خاص خود را دارند.

آنها نه تنها سبک زندگی و باورهای قدیمی‌شان به چالش کشیده می‌شود بلکه به این دلیل که فرزندان و نوادگان آنها به سرعت با جامعه جدید تطبیق پیدا کرده و از آنها دورتر میشوند، احساس انزوا و تنهایی بیشتری می‌کنند.

به هر حال پروسه انطباق پذیری و روبرو شدن با چالشهای هویتی امر اسانی نیست گاهاً ممکن است سلامت مهاجرین را هم تهدید کند. حتی کسانی که توانسته اند خود را به حد مطلوب با جامعه جدید منطبق کنند، گاهی ممکن است احساس کنند که چیزی را از دست دادهاند. (راگلر ،۱۹۹۱)

طبق شواهد موجود، اضطراب، افسردگی و استرسهای ناشی از آسیب های روانی قبلی از جمله مشکلات عاطفی بین مهاجران مطرح شده است. (فاکس و همکاران، ۲۰۰۱؛ مادرن، ۲۰۰۴)

اختلالات رفتاری دیگری که به دنبال این مشکلات گزارش می‌شوند عبارتند از خشونتهای خانگی، روی آوردن به قمار، الکل و مواد مخدر. بحرانهای هویتی گاهاً میتواند هم به عنوان عامل و هم معلول این مشکلات در نظر گرفته شود.

دو فرهنگی بودن در چنین جوامعی ممکن است امری استرس زا باشد اما، امروزه دو فرهنگی انطباقی مناسبترین راه برای پیشگیری از بحرانها و تعارضات هویتی معرفی می‌شود. (شوارتز -درزکو، ۲۰۰۱)

تجارب و مطالعات نشان میدهند، فرهنگ پذیری‌ای که هم به باورها و سنن قبلی فرد و هم به تغییرهای انطباقی جدید ارزش قائل شود باعث استحکام "خود" یا "من" در فرد می‌شود.

و در نتیجه، هویت انطباقی که در برگیرنده ویژگی‌های هر دو فرهنگ باشد احتمالا مناسبترین و سالم ترین شیوه فرهنگ پذیری به حساب می‌آید. (پومریگا، ۲۰۰۶)

این نوع سازگاری به فرد کمک می‌کند تا با کنترل احساسات و هیجانات، شرایط و امکانات را به طور منطقی سنجیده و با حفظ حرمت نفس خود بتدریج با تغییرات همگام شود.

در این رابطه، فرد تفاوتها را می پذیرد و می‌تواند روی رویی با دو فرهنگ را فرصتی برای انتخاب بهترینها و خود شکوفایی قلمداد کند.

این موضوع به خصوص برای مهاجران نوجوان و جوان (گروه سنی ۱۰-۲۰) از اهمیت خاصی برخورداراست. آماده کردن نوجوانان مهاجربرای پذیرش این هویت دو فرهنگی میتواند استرس های مربوط به دوران بلوغ را هم کاهش بدهد.

این امر به نوجوان فرصتی میدهد تا بتواند بین هویتهای اکتسابی و موروثی خود انسجام نسبیای ایجاد کرده و یک "خود مفهومی" مطلوبی برای خود بوجود بیاورد.

به طور کلی، هویت فردی شفاف و محکم میتوانید موجب جلوگیری، کاهش و یا تعدیل استرسهای ناشی از پروسه فرهنگ پذیری بشود.

Sonntag, 13. Juli 2014

در حاشيه جام جهانى برزيل ٢٠١٤

آلمان قهرمان جام جهانى برزيل ٢٠١٤ شد

         دوشنبه، ۲۳ تیر ۱۳۹۳
تیم ملی فوتبال آلمان با پیروزی مقابل آرژانتین به مقام قهرمانی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل رسید.
آلمان و آرژانتین از ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه یک‌شنبه در ورزشگاه ماراکانا در چارچوب فینال جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل به مصاف یکدیگر رفتند.


نیمه اول این بازی با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسید. در نیمه اول آرژانتین تیم برتر بود اما نتوانست از موقعیت‌های خود استفاده کند.


در نیمه دوم دو تیم بازی را با احتیاط دنبال کردند. ۴۵ دقیقه دوم متعلق به آلمان بود و این تیم با عملکرد بهتر هافبک‌های خود موقعیت‌های بیشتری را روی دروازه حریف خود ایجاد کرد.
در شروع وقت‌های اضافه آلمان همانند نیمه دوم تیم برتر زمین بود و آرژانتین تلاش می‌کرد روی ضد حملات روی دروازه حریف خود خطرساز شود.
شوت شورله از پشت محوطه هجده قدم را رومرو در اختیار گرفت.
در دقیقه ۹۶ پالاسیو در موقعیتی تک به تک صاحب توپ شد که این بازیکن توپ را به راحتی هرچه تمام از دست داد.
در نیمه دوم وقت‌های اضافه آلمان بازهم بهتر از حریف خود بازی کرد در دقیقه ۱۱۳ ارسال شورله با استپ سینه گوتزه و شوت سرضرب این بازیکن همراه شد تا آلمان یک بر صفر به پیروزی برسد.
در نهایت با همین گل آلمان یک بر صفر پیروز شد تا به عنوان قهرمانی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل برسد.
آلمان با ترکیب نویر، لام، بواتنگ، هوملس، هوودس، شواین‌اشتایگر، کرامر (۳۱ شورله)، تونی کروس، توماس مولر، اوزیل و کلوزه(۸۸ گوتزه) در زمین حاضر شد.
در تیم ملی آرژانتین هم رومرو، گارای، زابالتا، بیگلیا، پرز(۸۶ گاگو)، هیگواین(۷۷ پالاسیو) ، مسی، ماسکرانو، دمکلیس، روخو و لاوتزی (۴۶ آگوئرو) به میدان رفتند.

Freitag, 11. Juli 2014


به نظر می رسد تهوع صبحگاهی در دوران بارداری ناشی از وضعیت هورمونی بدن مادر بوده و هوش کودک را تحت تاثیر قرار می دهد.

بارداری
حالت تهوع به ویژه در صبحگاه یکی از علایم اولیه بارداری است. این حالت ناخوشایند که ویار نام دارد، در اغلب خانم های باردار مشاهده می شود.

این اختلال گرچه مشکلاتی را برای مادر باردار ایجاد می کند، اما می تواند نشانه ضریب هوشی بالا در فرزندی باشد که او در راه دارد.

محققان بیمارستان کودکان در تورنتو (کانادا) نشان دادند تهوع صبحگاهی در دوران بارداری نشانه خوبی بوده و هوش بالای جنین را به اثبات می رساند.

برای انجام این مطالعه، پژوهشگران 120 زن را كه در گذشته در دوران بارداری خود تهوع و دل‌آشوبه صبحگاهی را تجربه كرده بودند، انتخاب نموده و پس از آن از كودكان این زنان كه بین 3 تا 7 سال سن داشتند، آزمایشات استانداردی برای ارزیابی بهره هوشی به عمل آوردند.

نتایج این تحقیق نشان داد کودکان مادرانی كه در زمان بارداری ویار صبحگاهی داشتند، نمرات بالاتری كسب کرده و در آزمون های مربوطه موفق تر عمل می کنند.

به نظر می رسد تهوع صبحگاهی در دوران بارداری ناشی از وضعیت هورمونی بدن مادر بوده و هوش کودک را تحت تاثیر قرار می دهد.

8 توصیه به مادران باردار برای تولد بچه های باهوش
شاید باور نکنید اما حتی قبل از اینکه متوجه بارداری خود شوید و آزمایش بارداری بدهید، مغز کودک شما در حال شکل گیری است. لوله های عصبی و ساختمان هایی که برای رشد اعصاب و ستون نخاعی ضروری هستند، در هفته پنجم دوره قاعدگی، پس از اینکه شما متوجه توقف قاعدگی تان شدید، شروع به شکل گیری می کنند.

سپس تکامل مغزی کودک به سرعت ادامه می یابد. به خاطر همین است که شما دراولین هفته های بارداری به شدت احساس خستگیمی کنید.
مسمومیت بارداری در صورتی که مورد غفلت واقع شود می تواند سبب زایمان زودرس شود
تا حالا به این فکر کرده اید که چگونه می توان از همان زمانی که جنین در شکم مادر است هوش او را افزایش داد؟ پس به توصیه های زیر توجه کنید.

1- چکاپ ها را جدی بگیرید
بهتر است قبل از اینکه تصمیم به بارداری بگیرید، از سلامت کلی خود مطمئن شوید. با انجام آزمایش خون و ادرار می توانید متوجه شوید که در کجای طیف سلامتی هستید. بعد از بارداری هم حتما با مراجعه به پزشک، از سلامت خود و جنین تان مطمئن شوید.
گاهی آزمایش ادرار برای آگاهی از مسمومیت بارداری لازم است. مسمومیت بارداری در صورتی که مورد غفلت واقع شود می تواند سبب زایمان زودرس شود.
اگر به طور پیشرونده شکم تان بزرگ نشود، ممکن است علامتی از این باشد که خون و موادمغذی کافی به جنین نمی رساند و ممکن است شما در معرض خطر مسمومیت بارداری باشید. کودکانی که خیلی زودتر از موعد متولد می شوند ممکن است در معرض خطر عوارض جدی مغزی باشند.

2- با جنین صحبت کنید
محققان معتقدند که جنین در شکم مادرش هر آنچه در دنیای بیرون اتفاق می افتد را می شنود و همه اینها به نوعی روی مغزش تاثیر می گذارد. مطالعات نشان می دهد نوزادان به طرف صدای مادر برمی گردند و این نشان می دهد نه تنها آنها دنیای بیرون را می شنوند، بلکه بین صداهای غریبه و آشنا را هم تمایز قایل می شوند. حتی اگر برایش کتاب نخوانید، وقتی او در رحم مادر لگد می زند و می چرخد، چیزهایی در مورد محیط اطرافش یاد می گیرد و این برای فرآیند یادگیری ضروری است.
همه این تجربه ها رشد و تماس سلول های مغزی را تحریک می کند و تماس سلول های مغزی یعنی آمادگی برای آموختن. پس سعی کنید پس از هفته بیستم بارداری، کتاب برایش تا حس شنوایی او تقویت شود. برایش در پایان روز لالایی بخوانید. این کار هم به خودتان و هم به او آرامش می دهد.

3- آرام و صبور باشید
بارداری دوران پراسترسی است. شاید ممکن باشد کارهای زیادی را در یک دوره کوتاه انجام دهید، بنابراین سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید. زندگی بدون استرس نه تنها بارداری را راحت تر می کند بلکه برای کودک متولدنشده تان هم مفید است.
گفته می شود، تولید زیاد هورمون های استرس در بدن مادر می تواند تاثیر منفی روی تکامل جنین داشته باشد. هورمون استرس بازایمان زودرس هم ارتباط دارد.
حتی اگر کودک سر موقع متولد شود، بین هورمون استرس و بارداری و اشکال در فرآیند یادگیری و توجه و اضطراب در کودک ارتباط وجود دارد.
استرس صرفا به معنای ناراحتی روحی مادر نیست، بلکه فشار کاری زیاد و خستگی مفرط بدنی نیز برای بدن نوعی استرس تلقی می شود و تاثیرات منفی زیادی بر جنین می گذارد
بررسی ها نشان داده مادرانی که در دوران بارداری آرامش دارند، نسبت به آنهایی که در این دوران استرس دارند، فرزندانی با بهره هوشی بالاتر به دنیا می آورند.
چنانچه مادر در دوران بارداری تحت فشار روحی و اضطراب باشد نه تنها فرزند از نظر رشد طبیعی جسمی دچار مشکل شده و عموما با وزن کمتر متولد می شود، بلکه از نظر بهره هوشی نیز در سطح پایین تری خواهد بود.
درعین حال استرس مادران در دوره بارداری منجر به تولد کودک نا آرام و بی قرار شده و حتی در مواردی که فشار های روحی افزایش یابد، ممکن است بارداری به انتها نرسد و مادر دچار سقط جنین شود.

متخصصان عقیده دارند جنین متاثر از تغییرات هورمونی مادر مراحل رشد خود را پشت سر می گذارد و استرس مادر موجب افزایش ترشح کورتیزول یا همان هورمون استرس شده و موجب کاهش ضریب هوشی کودک می شود.
البته لازم به ذکر است استرس صرفا به معنای ناراحتی روحی مادر نیست، بلکه فشار کاری زیاد و خستگی مفرط بدنی نیز برای بدن نوعی استرس تلقی می شود و تاثیرات منفی زیادی بر جنین می گذارد.
به همین دلیل توصیه می شود مادران باردار در این دوران از نظر جسمی و روحی آرامش بیشتری داشته باشند و از نظر کارهای بدنی نیز بیش از حد به خود فشار نیاورند تا فرزندانی سالم و با نشاط و باهوش داشته باشند.

سیگار و الکل
4- دور سیگار و الکل خط بکشید
اگر قبل از بارداری الکل و سیگار مصرف می کردید، وقتی خبر بارداری خود را می شنوید حتما باید نوشیدن الکل را کنار بگذارید و سیگارتان را هم ترک کنید. قبل از اینکه کبد شما بتواند الکل را از بین ببرد، از جفت عبور کرده و به جنین می رسد. کبد جنین هم هنوز آنقدر کارآمد نیست تا بتواند الکل را متابولیزه کند، بنابراین دچار آسیب های جدی می شود. نوشیدن الکل علاوه بر اینکه جنین را در معرض خطر نشانگان الکل جنینی قرار می دهد، بلکه می تواند سبب عقب افتادگی ذهنی و مشکلات یادگیری و رفتاری در جنین شود.

5- رژیمی مناسب داشته باشید
بارداری زمانی برای رژیم لاغری نیست. غذاهای سالم بخورید و رژیمی متعادل و متنوع انتخاب کنید که سرشار از پروتئین، غلات کامل، حبوبات، میوه و سبزی باشد. گرسنگی به خودتان ندهید، چرا که با این کار کودک خود را در معرض خطر تاخیر تکامل گفتاری و حرکتی و کاهش ضریب هوشی قرار داده اید.

6- قرص ویتامین را فراموش نکنید
مولتی ویتامین هایی که برایتان توسط پزشک تجویز می شود سرشار از موادی است که جنین برای رشدونمو به آنها احتیاج دارد. اسیدفولیک مهم ترین ماده برای تکامل مغزی جنین در حال رشد است، چرا که این ماده خطر بیماری اسپینا بیفیدا و سایر مشکلات عصبی را در کودک کاهش می دهد. همه زنان در دوران باروری باید روزانه 400 میکروگرم قرص اسیدفولیک مصرف کنند تا مطمئن شوند که مقدار کافی از این ماده هنگام بارداری در بدنشان موجود است.
تحقیقات نشان می دهد گرمای زیاد و دوش گرفتن با آب خیلی داغ در دوران بارداری، سبب نقایص لوله عصبی نوزاد می شود. بنابراین از دوش گرفتن با آب خیلی داغ، سونا و حمام بخار خودداری کنید
7- زیر نظر پزشک تان ورزش کنید
ورزش استرس شما را کاهش می دهد. خطر مسمومیت بارداری که منجر به زایمان زودرس می شود هم با ورزش کردن کمتر می شود. طبق مطالعه محققان آمریکایی کالج پزشکی ورزش، مادرانی که در بارداری ورزش می کنند، مثلا یوگا انجام می دهند یا پیاده روی می کنند، سیستم عصبی کودکان آنها بلافاصله بعد از زایمان سریع تر متکامل می شود. در سن 5 سالگی نمره آنها در آزمون های هوش و زبان بالاتر است. پس وقتی باردارید، حداقل 30 دقیقه در روز ورزش ملایم انجام دهید.

8- دوش آب داغ نگیرید
تحقیقات نشان می دهد گرمای زیاد و دوش گرفتن با آب خیلی داغ در دوران بارداری، سبب نقایص لوله عصبی نوزاد می شود. بنابراین از دوش گرفتن با آب خیلی داغ، سونا و حمام بخار خودداری کنید.
در اوایل بارداری تب بالا با بروز مشکلاتی در تکامل سیستم عصبی جنین ارتباط دارد. بنابراین وقتی فردی دوش آب داغ هم می گیرد دمای بدنش بالا می رود. اگر دما بیش از 38.8 درجه بالا رود، می تواند چنین مشکلاتی را برای جنین ایجاد کند.
فرآوری : نیره ولدخانی
بخش سلامت تبیان


نشانه هاى مهم بيمارى قلبى

 نشانه‏هاي مهم بيماري قلبي 

  
مهمترين علت پيدايش بيماري‌هاي قلبي- عروقي، تصلب شرايين مي‌باشد. تصلب شرايين سبب مي شود كه سرخرگ‌هاي گوناگوني كه به سمت‌هاي مختلف بدن خون مي‏رسانند، به تدريج سخت و تنگ گردند و توانايي آنها براي انتقال اكسيژن و مواد غذايي به سلول هاي بدن كاهش يابد.
بعضی از عوامل موجب سريعتر شدن تصلب شرايين مي گردند و در صورت وجود آنها احتمال پيدايش بيماري قلبي- عروقي افزايش پيدا مي‌كند. براي پيشگيري از پيدايش بيماري‏هاي قلبي- عروقي و مرگ و مير و ناتواني ناشي از آنها، بايد اين عوامل خطر را بشناسيد و به توصيه‏هاي پزشكي توجه نماييد.
 عوامل خطر براي بيماري‌هاي قلب و عروق
عوامل خطر براي بيماري هاي قلب و عروق عبارتند از: سن بالا، جنس مذكر، سابقه خانوادگي بيماري قلبي زودرس، فشار خون بالا، افزايش چربي خون به ويژه كلسترول)، ديابت قندي، سيگار كشيدن، چاقي، كم تحركي (انجام ندادن فعاليت هاي بدني) و اختلال در انعقاد خون.
با توجه به اينكه ديابت از عوامل خطر بيماري‌هاي قلبي-عروقي است و معمولا با عوامل خطر ديگر همراهي دارد و گاهي شايد ايجاد كننده آنها باشد، مبتلايان به ديابت بايد بيش از ديگران مراقب سلامت قلب و عروق خود باشند.
پژوهش‌هاي فراوان پزشكي نيز نشان داده اند كه عوامل خطر قلبي- عروقي در مبتلايان به ديابت نوع 2 شايعتر هستند.
بيماري‌هاي قلبي - عروقي را مي‌توان به سه گروه عمده تقسيم كرد:
• بيماري‌هاي كرونري قلب
• حوادث عروقي مغز
• بيماري رگ‌هاي محيطي
بيماري‌هاي كرونري قلب
قلب يك پمپ عضلاني به اندازة مشت گره كرده انسان است كه در هر دقيقه به طور متوسط 60 تا 100 بار مي تپد و خون را در بدن به گردش در مي آورد. گردش خون سبب مي‏شود كه اكسيژن و مواد غذايي به اندام هاي بدن برسد و مواد زائد ناشي از فعاليت سلول‌ها نيز دفع شود. عضله قلب هم از اين قاعده مستثني نيست و بايد خونرساني مناسب داشته باشد تا اين كار حياتي خود را به درستي انجام دهد. خونرساني به عضله قلب توسط رگ هايي موسوم به «سرخرگ هاي كرونر» صورت مي گيرد. رسيدن خون به قلب و ميزان فعاليت عضله قلب تا حدي مشابه وضعيت عرضه و تقاضا است؛ هرچه قلب فعاليت بيشتري داشته باشد (مثلاٌ هنگام فعالت‏هاي سنگين بدني يا اضطراب و تنش)، به خون بيشتري احتياج خواهد داشت. سرخرگ‏هاي كرونر بايد بتوانند اين افزايش نياز را تأمين كنند و گرنه سلولهاي عضله قلب با مشكل روبرو خواهند شد.
تصلب شرايين و همچنين پيدايش لخته درون رگ‏هاي كرونر سبب مي شود كه خونرساني به سلول هاي عضله قلب كاهش يابد. در نتيجة كمبود اكسيژن و مواد غذايي و انباشت مواد زائد در عضله قلب، دردي پديد مي آيد كه به «درد قلبي» يا «آنژين صدري» معروف است. اگر سرخرگ كرونر به طور كامل (به وسيله تنگي شديد يا لخته خون) بسته شود، سلول‏هاي قلبي مربوط به حوزه آن سرخرگ خواهند مرد كه به اين وضعيت «انفاركتوس قلبي» مي‏گويند. گاهي نيز در اثر اختلال شديد و گسترده در كاركرد عضله قلب، مرگ ناگهاني رخ مي دهد.
نشانه‏هاي مهم بيماري قلبي
1- درد قفسه سينه: اين درد كوبنده يا فشارنده در ناحيه پشت جناغ سينه احساس مي شود و ممكن است به گردن، دستها، پشت و يا شكم هم انتشار يابد. آنژين صدري اغلب هنگام كارهاي بدني يا فشارهاي روحي و رواني كه فعاليت قلب افزايش پيدا مي كند، بروز مي‏نمايد و معمولاٌ با استراحت يا مصرف نيتروگليسرين زيرزباني تسكين مي يابد. اگر درد با استراحت يا چندين دقيقه پس از مصرف قرص ير زباني بهبود نيافت و به ويژه اگر همراه با تنگي نفس، تهوع و تعرق شديد بود، ممكن است نشانه انفاركتوس قلبي باشد. براساس گزارش مركز تحقيقات غدد و متابوليسم دانشگاه علوم پزشكي تهران به دليل اختلال در اعصاب محيطي، شدت نشانه هاي بيماري قلبي در افراد ديابتي ممكن است كمتر از ميزان مورد انتظار باشد (انفاركتوس بي سروصدا)؛ از اين رو شما كه به بيماري ديابت مبتلا هستيد بايد بيشتر متوجه چنين نشانه هايي باشيد و به موقع به پزشك مراجعه كنيد. البته به ياد داشته باشيد كه دردهاي قفسه سينه فقط نشانه بيماري قلبي نيستند و ممكن است مثلاٌ در اثر بيماري هاي گوارشي يا ريوي نيز پديد آيند.
2- تنگي نفس: احساس تنگي نفس مي تواند از نشانه هاي بيماري كرونري قلب باشد گرجه در بسياري از بيماري هاي تنفسي و... نيز اين حالت پديد مي آيد.
3- تپش قلب: در اين وضعيت، فرد به طور ناراحت كننده اي ضربان قلب خود را احساس مي‏كند. تپش قلب در حالت هاي اضطرابي و برخي بيماري هاي ديگر قلبي نيز ممكن است پديد آيد.
4- خير يا ادم: در مراحل پيشرفته تر بيماري قلبي (نارسايي قلب) كه كاركرد پمپ اشكال پيدا مي كند، مايع موجود در بافت هاي بدن (به ويژه بخشهاي پاييني بدن مثل قوزك پاها) به طور كامل تخليه نمي شود و در زير جلد انباشته مي گردد. البته خير يا ادم در نتيجه بيماري هاي واريسي پاها، بيماري كبد، اختلالات كليوي و... نيز ممكن است پديد آيد.
 حوادث عروقي مغز (سكته مغزي)
هنگامي كه رگ‌هاي تغذيه كننده مغز به شدت آسيب ببينند، خون به سلول هاي مغزي نمي‏رسد و آنها دچار مرگ خواهند شد كه به اين حالت «انفاركتوس مغزي» مي‏گويند. سكته مغزي هم در اثر تنگي و بسته شدن رگ هاي مغز پديد مي آيد و هم به دنبال پاره شدن و خونريزي رگهاي مغز.
مهم ترين عامل خطر براي حوادث عروقي مغز افزايش فشار خون (پرفشاري خون) است. خطر سكته مغزي در مبتلايان به ديابت كه فشار خون بالا هم دارند، دو برابر افرادي است كه تنها به پرفشاري خون دچار هستند. اين مسأله اهميت كنترل فشار خون در بيماري ديابت را آشكارتر مي سازد.
نشانه هاي حوادث عروقي مغز بسته به اينكه كدام قسمت مغز اختلال خونرساني پيدا كند، بسيار گوناگون هستند. كرختي يا ضعف حركتي شديد (فلج) در يك نيمه بدن و نابينايي يا تاري ديد زودگذر يك چشم از جمله نشانه هاي حوادث عروقي مغز مي باشند.
بيماري رگ‌هاي محيطي
منظور از بيماري رگ‌هاي محيطي بيماري‌هايي است كه عروق بيرون از قلب و مغز را گرفتار مي كنند. اين بيماري‌ها معمولاٌ در نتيجه تنگ شدن رگ‌هايي كه خون را به پاها و دست‌ها مي‏رسانند، پديد مي آيند. كاهش خونرساني به پاها سبب دو نوع عارضه مي‌شود:
1- قنقار يا ياگانگرن: مرگ بافتي در اثر نرسيدن خون به اندامها كه در نهايت به قطع آن عضو مي انجامد.
2- لنگش متناوب: به علت تصلب شرايين خونرساني كنندة پاها، پس از مدتي راه رفتن درد شديدي معمولاٌ در عضلات پشت ساق پا به وجود مي‏آيد.
به طور كلي احتمال اينكه مبتلايان به ديابت نياز به قطع قسمتي از پاهايشان پيدا كنند، 15 تا 40 برابر جمعيت جامعه است. بنابراين پايبندي به توصيه هاي مربوط به پيشگيري از بيماري‏هاي قلبي- عروقي و نيز رعايت اصول مراقبت از پاها، براي افراد ديابتي بسيار اهميت دارد.
 اصول پيشگيري از بيماري هاي قلب و عروق در افراد ديابتي
1- چربي (به ويژه كلسترول) خون خود را كاهش دهيد.
كلسترول كه نوعي چربي است، در پيدايش و گسترش تصلب شرايين نقش مهمي دارد زيرا مي تواند در ديوارة رگها رسوب كند و همراه با عوامل ديگر به تنگي و بسته شدن سرخرگ‏ها بينجامد.
كلسترول دو نوع مهم دارد: يكي كلسترول «بد» (LDL) كه موجب بسته شدن رگ‌ها و بيماري قلبي-عروقي مي شود و دوم كلسترول «خوب» (HDL) كه كلسترول اضافي بدن را از بافت‌ها خارج مي كند و خطر بيماري قلبي را مي كاهد. نوعي از كلسترول كه بايد غلظت كمي در خون داشته باشد، همان نوع «بد» يا LDL است.
شما مي توانيد با پرهيز از مصرف غذاهاي پرچربي و رعايت توصيه هاي پزشكتان، چربي خون خود را در سطح مناسب نگه داريد.
2- فشار خون خود را كنترل كنيد
فشار خون بالا افزون بر اينكه فشار بيشتري بر قلب وارد مي سازد و نياز آن به خون را افزايش مي دهد، روند تصلب شرايين را هم تسريع مي كند و سبب آسيب اندام‌هاي گوناگون بدن مي گردد.
3- وزن خود را به حد مناسب برسانيد
چاقي عامل خطر مهمي براي افزايش فشار خون است. همچنين چاقي يا اضافه وزن موجب افزايش مقاومت سلول هاي بدن نسبت به انسولين مي شود. شما بايد زير نظر يك پزشك يا متخصص تغذيه وزن بدنتان را به ميزان متناسب باقد، جنس و سن خود برسانيد.
4- سيگار نكشيد
استعمال دخانيات سبب افزايش ضربان قلب و در نتيجه كار قلب مي شود و فشار خون را هم بالا مي برد. همچنين سيگار بر اثر روي عوامل انعقادي و نيز غليظ كردن خون احتمال تشكيل لخته و بسته شدن سرخرگ ها را افزايش مي دهد. افزون براين، سيگار با اثر بر رگ‌هاي كوچك، خونرساني به بخش هاي انتهايي اندام ها (به ويژه پاها) را مختل مي كند و اين عارضه در افراد ديابتي كه گرفتاري اعصاب محيطي نيز دارند، بسيار مهم است و خطر قطع عضو را باز هم افزايش مي دهد. اين آثار جداي از سرطان زايي سيگار است كه موجب ناتواني و مرگ خواهد شد. امروزه سيگار مهم ترين علت قابل پيشگيري سرطان به شمار مي‌آيد.
5- قند خون خود را كنترل كنيد
كنترل دقيق قند خون، هم به طور مستقيم و هم به طور غيرمستقيم، نقش مهمي در پيشگيري از بيماريهاي عروقي مي تواند داشته باشد.
6- فعاليت ورزشي منظم داشته باشيد
پژوهش‏هاي پزشكي نشان داده اند كه داشتن يك زندگي كم تحرك (از نظر بدني)، صرف نظر از عوامل خطر ديگر، احتمال ديابت، چاقي و بيماري كرونري قلب را افزايش مي دهد. پياده‏روي، دوچرخه سواري، تنيس روي ميز، باغباني و دويدن آرام فعاليت‌هاي بدني هستند كه اثر مفيدي بر تندرستي شما خواهند داشت. توصيه مي شود كه روزانه 30 دقيقه به فعاليت بدني بپردازيد، مي توانيد اين ميزان فعاليت را در سه دوره 10 دقيقه اي (بافاصله) نيز انجام دهيد.

Donnerstag, 10. Juli 2014


تاريخ ادبيات ايران از مشروطيت تا دوران معاصر


در حاشيه جام جهانى برزيل ٢٠١٤

آرژانتین با شکست هلند در ضربات پنالتی حریف آلمان شد

               پنجشنبه، ۱۹ تیر ۱۳۹۳
دومین دیدار مرحله نیمه نهایی رقابت های جام جهانی ۲۰۱۴ بین تیم های ملی فوتبال آرژانتین و هلند با پیروزی آرژانتین در ضربات پنالتی به پایان رسید
تیم تیم ملی آرژانتین
آرژانتین با درخشش رومرو دروازه‌بان خود هلند را در نیمه‌نهایی حذف کرد. در دیدار دوم مرحله نیمه نهایی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل از ساعت ۳۰ دقیقه بامداد آرژانتین و هلند به مصاف یکدیگر رفتند.
تیم تیم ملی آرژانتین
دو تیم در ۱۲۰ دقیقه به تساوی بدون گل رسیدند تا ضربات پنالتی تکلیف فینالسیت را مشخص کند.
تیم تیم ملی آرژانتین و تیم تیم ملی هلند
برای هلند ولار، اشنایدر ضربات خود را از دست دادند و روبن و کویتبه گل تبدیل کردند. برای آرژانتین مسی، آگوئرو و رودریگز و گارای به گل تبدیل کردند. در نهایت آرژانتین در پنالتی ۴ بر دو به پیروزی رسید.
در دیدار اول مرحله نیمه نهایی آلمان با پیروزی ۷ بر یک مقابل برزیل به فینال جام بیستم رسید.
بدین ترتیب دیدار فنیال جام جهانی ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه یکشبنه در ورزشگاه ماراکانا بین آرژانتین و آلمان برگزار می‌شود.

Mittwoch, 9. Juli 2014

در حاشيته جام جهانى برزيل ٢٠١٤

آلمان ۷ – برزیل یک،سنگین‌ترین شکست تاریخ فوتبال برزیل

                         چهارشنبه، ۱۸ تیر ۱۳۹۳
تیم ملی آلمان با برتری پرگل و عجیب ۷ بر یک برابر برزیل سنگین‌ترین شکست تاریخ فوتبال این تیم را به سلسائو تحمیل کرد و به فینال جام جهانی راه یافت.
آلمان و برزیل در اولین دیدار مرحله نیمه نهایی جام جهانی در ورزشگاه مینه‌رائو شهر بلوهوریزنته به مصاف هم رفتند که تیم ملی آلمان موفق شد با نتیجه خیره کننده ۷ بر یک برزیل را شکست داد.
آلمان در دقیقه ۱۱ موفق شد با ضربه توماس مولر به گل نخست خود در این دیدار دست یابد. میروسلاو کلوزه در دقیقه ۲۳ موفق شد ضمن به ثمر رساندن دومین گل آلمان شانزدهمین گلش را در تاریخ جام های جهانی به ثمر برساند و رکورد بی‌نظیری را به نام خود ثبت کند.
حملات طوفانی آلمان پس از این گل شروع شد. تونی کروس در دقیقه ۲۴ موفق شد با شوتی روی پا و دیدنی حساب کار را سه بر صفر کند. این بازیکن در دقیقه ۲۶ موفق شد بار دیگر از روی اشتباه مدافعان برزیل، گل چهارم تیمش را نیز به ثمر برساند.
سامی خدیرا تکمیل کننده نیمه نخست بسیار خوب ژرمن‌ها در این بازی بود. او در دقیقه ۲۹ موفق شد پاس مسوت اوزیل را به گل پنجم تیمش تبدیل کند.
تیم تیم ملی برزیل
یوآخیم لوو که خیالش از پیروزی در این دیدار راحت بود در نیمه دوم چند تغییر در تیمش ایجاد کرد که از جمله می‌توان به حضور آندره شورله در زمین اشاره کرد. آندره شورله در نیمه دوم موفق شد دو گل برای تیمش به ثمر برساند. اولین گل او در دقیقه ۶۹ بود که با یک بغل پا توپ را از بین پاهای ژولیو سزار وارد دروازه کرد.
شورله در دقیقه ۷۹ موفق شد گل هفتم آلمان را نیز به زیبایی به ثمر برساند. بازیکنان ناامید برزیل در دقیقه ۹۱ موفق شدند با ضربه اسکار یکی از گل‌های خورده را جبران کنند تا این دیدار با نتیجه ۷ بر یک به سود آلمان به پایان برسد تا سنگین‌ترین شکست برزیل در تاریخ فوتبال این کشور رقم بخورد.
پیش از این سنگین‌ترین شکست برزیل در سال ۱۹۲۰ با شکست ۶ بر صفر برابر اروگوئه حاصل شده بود.