Mittwoch, 4. Mai 2016

شبى با ترانه ها و " روياهاى ديرين" برنامه اى از انجمن فرهنگى خيام- نورنبرگ

شبى با ترانه ها و روياهاى ديريرين
برنامه اى از انجمن فرهنگى خيام- نورنبرگ
يكشنبه هشتم ماى ساعت ١٨ در ويلالئون نورنبرگ

Montag, 3. November 2014

مراقبت در برابر آزار جنسى

مراقبت در برابر آزار جنسي

راهنمایی برای کودکان و نوجوانان 
اگر کسی را می شناسید که مورد آزار جنسی قرار گرفته است، یا اگر این موضوع در مورد خودتان اتفاق افتاده است، شاید این مطالب به دردتان بخورد.توضیح هایی در مورد:
·        آزار جنسی چیست؟ 
·        چه کسانی کودکان را مورد آزار جنسی قرار می دهند؟ 
·        کسی که مورد آزار جنسی قرار می گیرد چه احساسی دارد؟ 
·        آزار جنسی چه اثری روی رفتار فرد دارد؟ 
·        با کسی در مورد آزار جنسی صحبت کنید.
·        در مورد احساسی که دارید از کسی کمک بگیرید.
·        درمان چگونه کمک می کند؟ 
·        منابع و مراکزی برای کمک.
آزار جنسی چیست؟ 
آزار جنسی فعالیت های مختلفی را شامل می شود مانند:
·        برخی از انواع بوسیدن 
·        لمس بخش های محرمانه و خصوصی بدن 
·        تجاوز (مجبور کردن کسی به انجام رابطه ی جنسی بدون آنکه خودش تمایلی داشته باشد)
·        مجبور کردن افراد به تماشای مجله ها و فیلم های سکسی(پورنوگرافی)
·        هر عمل دیگری که توسط کودک یا نوجوان آزار محسوب شود 
منظور از آزار جنسی،کنجکاوی یا بازی هایی که به عنوان پدیده ای طبیعی در دوران رشد رخ می دهد نیست،مثل وقتی که کودکان و نوجوانان می خواهند راجع به قسمت هایی از بدن یکدیگر اطلاعاتی داشته باشند، یا وقتی با هم قرار می گذارند که با هم بیرون بروند
کسانی که آزار جنسی می دهند معمولا کسانی هستند که نسبت به کودک یا نوجوان در مقام بالاتری قرار دارند.آنها از این فرصت و موقعیت خود استفاده می کنند تا فرد را وارد فعالیت جنسی کنند.قانون تلاش می کند از امنیت و حقوق کودکان و نوجوانان حمایت کند.وقتی کسی کودک یا نوجوانی را مورد آزار جنسی قرار می دهد قانون را زیر پا می گذارد
چه کسانی کودکان را مورد آزار جنسی قرار می دهند؟ 
آزار دهندگان معمولا غریبه نیستند،اغلب اوقات آنها یکی از وابستگان،دوستان خانوادگی، پرستاران کودک، همسا یه ها،کارکنان مدرسه یا حتی گاهی یک گروه هستند.گاهی هم آن ها خودشان نوجوان هستند.مثلا یکی از برادر خواهر ها یا یکی از دوستان آنها.آنها اغلب به طور پنهانی آزار را در مورد چند کودک انجام می دهند.آزار جنسی معمولا توسط مردان انجام می شود اما گاهی هم زنها این کار را می کنند
کسی که مورد آزار جنسی قرار می گیرد چه احساسی دارد؟ 
مورد آزار قرار گرفتن احساس هایی در انسان ایجاد می کند.احساس هایی مانند: کثیف بودن، شرمگینی، افسردگی، بی ارزشی،وحشت زده شدن، نگرانی در مورد آزار دادن دیگران، تنهایی، عصبانیت، در فکر خود کشی بودن، خجالت زده شدن، نگرانی در مورد رفتار های جنسی، نگرانی در مورد رابطه داشتن با جنس مخالف (دوست پسر یا دختر)، احساس گناه و منزوی بودن 
"وقتی بهش گفتم این کار را نکن، گفت: خر نشو. این فقط یه بازیه،منظورت چیه خوشت نمیاد؟من واقعا گیج شده بودم.بعضی وقت ها می گفت: من این کار رو میکنم چون عاشقت هستم.این یه راز بین ما دو تاست، باشه؟من فکر می کردم فقط این کار رو با من می کنه.شاید فقط منم که احساس بدی دارم.شاید همه ی بابا ها همین طور هستند و فقط برای من عجیبه
کسی که دست به آزار جنسی می زند ممکن استکه از خیلی جنبه های دیگر خوب و نازنین به نظر برسد،این موضوع باعث می شود برای دیگران خیلی سخت باشد قبول کنند که او میتواند کسی را مورد آزار جنسی قرار دهد
"می دونم این موضوع الان خیلی احمقانه به نظر میرسه.اما من فکر می کردم کسی که دیگران را از نظر جنسی اذیت می کند همیشه باید آدم وحشتناکی به نظر برسه.فکر نمی کردم آن ها کارهای خوب هم می کنند،مثلا به شما کمک می کنند تکلیف هایتان را انجام دهید،یا برایتان لباس های جدید یا لوازم روزمره تان را می خرند.برای همین یک مدتی طول می کشد تا دوزاری آدم بیافتد
بعضی آزار دهنده ها اعتقاد دارند کاری که انجام می دهند اصلا غلط نیست،آنها ممکن است ادعا کنند تقصیر از کسانی است که مورد آزار و اذیت جنسی آنها قرار گرفته اند.برای همین اشخاصی که مورد آزار قرار می گیرند با احساس های گیج کننده ی زیادی روبه رو می شوند،مثلا فکر می کنند اگر به آزار دهنده نگفته بودند این کار را انجام ندهد یا اگر به هیچ کس موضوع رانمی گفتنددیگر مورد سرزنش قرار نمی گرفتند.خیلی از آزار دهندهها روی سن،بی تجربگی و ترس آدم هایی که برای آزار دادن انتخاب می کنند حساب می کنند تا بتوانند این کار را ادامه دهند
"همه اش وقتی شروع شد که بابام مرد،مجبور بودم همه ی احساساتم رو تو خودم نگه دارم چون مامانم واقعا درگیر بود.او مجبور بود شیفت های بیشتری کار کند تا پول در بیاورد.برادرش شبها از ما مراقبت می کرد، همان موقع بود که شروع شد.او می گفت اگر به مادرم بگویم مامانم حتما داغون می شه.چون همین الان هم خیلی تحت فشاره
به خاطر داشته باشید:
بزرگسالان مسئول مراقبت و حمایت از کودکان و نوجوانان هستند، کودکان مسئول مراقبت از بزرگسالان نیستند.
آزار جنسی چه اثری روی رفتار فرد دارد؟ 
اذیت و آزار جنسی به مشکلات دیگری هم می تواند منجر شود:
مراقبت نکردن از خود، شب ادراری، مشکل خواب، خواب های بد، فرار کردن از خانه، فراموشکاری، ناتوانی در دوست یابی، مشکلات خوردن، از کوره در رفتن، تمرکز ضعیف، مصرف الکل یا مواد، خود آزاری 
"قبل از اینکه موضوع رابه کسی بگویم،شبها می ترسیدم بخوابم.حتی وقتی سعی می کردم راجع به اتفاقی که افتاده بود فکر نکنم، باز هم شبها کابوس می دیدم آنقدر خسته بودم که نمی توانستم کارهای مدرسه را انجام دهم و فقط دور خودم می چرخیدم.عین آدم های با خود بیگانه شده بودم،تنها کسی روی زمین که چنین حالی دارد و نمی تواند به کسی چیزی بگوید
"همه چیز در درون آدم شکل می گیرد، به خاطر اینکه نمی توانستم کارهایم را انجام دهم به دردسر می افتادم و آخرش هم صندلی را روی سر یکی از بچه ها کوبیدم. به من گفتند اگر این اتفاق دوباره بیافتد اخراجم میکنند،مادرم نمی توانست با این موضوع کنار بیاید، به جایش مجبور می شدم با خود زنی خودم را آرام کنم
"من نمیدانستم چه کار کنم؟چون می دانستم همیشه مجبورم به خانه بروم و با او مواجه شوم.فکر می کردم اگر سعی کنم در باره اش فکر نکنم،آن اتفاق را از سرم بیرون بیندازم،شاید طوری بشود که انگار تا به حال اتفاق نیفتاده است.اما چیزهای احمقانه و کوچک موضوع را به یادم می انداختند،باعث می شدند احساس کنم از درون افتضاحم.دوستانم می توانستند حواسم را پرت کنند،و من شروع کردم با بچه هایی که مشکل دارند بیرون بروم،از مدرسه جیم می شدیم،از فروشگاه ها چیز بلند می کردیم،تو خیابان ها ول می گشتیم،چرا این کارها را می کردم؟چون فقط همان لحظه ها بود،همان وقت هایی که کارهای خطرناک می کردم میدانستم که به خانه فکر نمی کنم
بعضی آدم ها فکر می کنند تنها راه کنار آمدن با چیزی که پیش آمده،فرار کردن از خانه است.اگر این اتفاق بیفتد، از طرف آدم هایی که می خواهند از انها سو استفاده کنند خیلی راحت در معرض خطر قرار می گیرند.خیلی آسان آدم به کار های خلاف می افتد.اگر احساس می کنید چنین حالتی دارید،خیلی مهم است که در خواست کمک کنید.
با كسي در مورد آزار صحبت كنيد
سه دلیل مهم وجود دارد برای اینکه درخواست کمک کنید:
·        متوقف کردن آزارها 
·        شروع برای غلبه بر آنچه رخ داده است 
·        حفاظت از سایر کودکان و نوجوانان 
"تا دو سال من به هیچ کس در مورد اتفاق هایی که افتاده بود چیزی نمی گفنم.یک جورهایی قبلا سعی کرده بودم این کار را بکنم،یک اشاره هایی می کردم،در مدرسه به یک نفر گفتم" اگر من به شما بگویم کسی که من می شناسم دارد مورد آزار جنسی قرار می گیرد چه اتفاقی می افتد؟" آنها گفتند مجبورند به قسمت مشاوره خبر بدهند،هیچ راهی برای گفتن نمانده بود،نمی خواستم خانواده ام از هم بپاشد، این تقصیر من بود، آخرش چیز هایی گفتم.فقط به این دلیل که شروع کرده بود این کارها را با دختر خاله ام هم انجام دهد." 
در میان گذاشتن موضوع آزار جنسی با دیگران ممکن است خیلی دشوار باشد و ترسناک به نظر برسد.ممکن است بترسید اگر موضوع را بر ملا کنید چه اتفاقی می افتد؟یا اینکه کسی حرف شما را باور نکند(اگر کسی باور نکرد تسلیم نشوید، به یک نفر دیگر بگویید).
گاهی خوب است چیزیراکه می خواهید بگویید اول روی کاغذ بنویسید،اگر خیلی برایتان سخت است با کسی که می شناسید حرف بزنید،می توانید به خطوط کمک تلفن بزنید.آنها می توانند توصیه های خیلی خوبی در مورد نگرانی های شما انجام دهند.اگر دلتان نمی خواهد،لازم نیست اسمتان را پشت تلفن بگویید و می توانید به همان اندازه که دوست دارید به آنها اطلاعات دهید.این کار اولین قدم برای این است که متوجه شوید چه کسی می تواند از شما حمایت کند.مثلا معلم، دوست، مشاور، دکتر،مامور پلیس، مددکار اجتماعی، مربی بهداشت.
"وقتی به مرکز مشاوره زنگ زدم خیلی طول کشید تا توانستم صحبت کنم،خوبی اش این بود که آنها نمی توانستند صورت من را ببینند،بنا بر این من را شناسایی نمی کردند،آنها واقعا صبور بودند و به من کمک کردند بتوانم چیزهایی را که می خواهم بگویم،و کمک کردند تصمیم بگیرم چه کاری باید انجام دهم، وقتی پای پلیس و مراجع قانونی به ماجرا باز شد، با این که احساس می کردم هیچ کسی را ندارم اما آنها باز هم به من کمک کردند." 
اگر شما مورد آزار قرار گرفته اید یا کسی فکر می کند شما دارید اذیت می شوید،ممکن است تحقیق بیشتری لازم باشد.در این موارد برخی افراد مثلا مددکار اجتماعی، دکتر یا پلیس سعی می کنند بفهمند چه اتفاقی افتاده است تا بتوانند تصمیم بگیرند بهترین کار برای کمک و حمایت از شما چیست؟اگر با مرکزی تماس گرفته اید ممکن است آنها هم بخواهند با شما تماس بگیرند.بعضی ها نگرانند مسئله را با دیگران در میان بگذارنند.ممکن است فکر کنند گیر پلیس می افتند یا به خاطر اینکه مورد آزار جنسی قرار گرفته اند تنبیه می شوند.اما این موضوع صحت ندارد.این دوره، دوره ی ناراحت کننده ای است،اما یادتان باشد آدم هایی وجود دارند که به شما کمک می کنند.هر اتفاقی بی افتد،حتی اگرشخص آزار دهنده را بگیرند و به دادگاه ببرند و محکوم کنند، باز هم شما مسئول اتفاق هایی که می افتد نیستید.
در مورد احساسي كه داريد كمك بگيريد
این که موضوع را با دیگران مطرح کنید؛به تنهایی احساسات ناراحت کننده ی شما را از بین نمی برد.گاهی وقت ها فکر می کنید بهتر بود که به هیچ کس ماجرا را نمی گفتید.
بار ها و بارها فکر می کردم کاش گفته هایم را پس می گرفتم،می گفتم همه چیز دروغ بوده است،خودم هم نمی خواستم باور کنم جریان واقعی بوده است.من فقط می خواستم خانواده ام به حالت طبیعی باز گردد.من همه ش فکر می کردم خیلی آسان تر است که وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده است
برای بعضی ها خیلی مفید است با کسی صحبت کنند که برای درک احساسات آدم هایی که مورد اذیت جنسی قرار گرفته اند آموزش دیده است، و می داند چه طور باید کمک کند.چنین فردی می تواند یک روانشناس، یک روان درمانگر،یک روانپزشک یا مشاور باشد.معنی این جمله این نیست که شما دچار جنون شده اید یا دیوانه هستید
ممکن است شما تمایل داشته باشید در مورد اتفاق‌هایی که افتاده، به تنهایی یا در میان گروهی از افراد که تجربه‌های مشابهی دارند صحبت کنید. گاهی به نظر خانواده‌ها خیلی مفید است که دسته جمعی با یک متخصص صحبت کنید. نوع درمان پیشنهادی بستگی دارد به این که چه اقدامی ضرورت دارد و یا مورد نظر و خواست شماست. 
«گروه خیلی مفید بود. تازه می‌فهمی که این موضوع برای دیگران هم اتفاق افتاده اما قبلاً شما فکر می‌کردید فقط خودتان هستید که چنین احساسی پیدا کرده ‌اید. وقتی می‌فهمید این طور نبوده کمتر احساس غیرعادی بودن می‌کنید. گروه به من کمک کرد بفهمم این من نیستم که باید خجالت بکشم، این اوست که باید از کارش شرمنده باشد. شما می‌فهمید همیشه وقتی اتفاقی برای مردم می‌افتد خودشان تقصیری نداشته‌اند، و گروه به شما کمک می‌کند متوجه شوید تقصیر شما هم نبوده است». 
درمان چگونه کمک می‌کند؟ 
نوجوانانی که تصمیم گرفته‌اند نوعی درمان یا مشاوره را بپذیرند می‌گویند که در نتیجه درمان احساس مثبت‌تری نسبت به زندگی پیدا کرده‌اند. کمتر احساس افسردگی و نگرانی می‌کنند، احساس بهتری از خودشان دارند و بیشتر می‌توانند کارهای معمولی زندگی مثل تکالیف مدرسه را انجام بدهند. 

«خوب، وقتی گفتم چه اتفاقی افتاده، آنها از وحشت از اتاق فرار نکردند. مطمئن نبودم چطور مسئله را حلاجی کنم، بنابراین موضوع را با شوخی برگزار کردم. آنها کاملاً جدی به نظر می‌رسیدند، آنطور که من فکر می‌کردم شوخی و مسخره بازی در نیاوردند. در واقع این حالت آنها خیلی به من کمک کرد، جدی بودن آنها باعث شد من هم موضوع را جدی بگیرم، و بعد احساسی را که در مورد خودم داشتم جدی بگیرم. درمان به من کمک کرد با احساسم کنار بیایم و بفهمم این تمام زندگی من نیست، بهتر توانستم در مدرسه فعالیت کنم و موفق شدم با زندگی کنار بیای.»

Freitag, 10. Oktober 2014

پيروز باد جشن باستانى مهرگان

جشن مهرگان
مهرگان یکی از کهن‌ترین جشن‌ها و گردهمایی‌های ایرانیان و هندوان است که در ستایش و نیایش مهر یا میترا برگزار می‌شود.
جشن مهرگان قدمتی به اندازه ایزد منسوب به خود دارد. تا آنجا که منابع مکتوبِ موجود نشان می‌دهد، دیرینگیِ این جشن دستکم تا دوران فریدون باز می‌گردد. شاهنامه فردوسی به صراحت به این جشن کهن و پیدایش آن در عصر فریدون اشاره کرده است:
به روز خجسته سرِ مهر ماه                  به سر بر نهاد آن کـیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی                گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوری‌ها بپرداختند                      به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام                   گرفتند هر یک ز یاقوت جام
میِ روشن و چهره ی شاه نو               جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند                       همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست                تن‌آسانی و خوردن آیین اوست
اگر یادگارست ازو ماه و مهر                  بکوش و به رنج ایچ منمای چهر
شاهنامه فردوسی، ویرایش جلال خالقی مطلق
جشن مهرگان در آغاز مهرماه
همانگونه که در گزارش فردوسی دیده می‌شود، زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده است و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل می‌شود.
منسوب دانستن جشن مهرگان به نخستین روز ماه مهر در آثار دیگر ادبیات فارسی نیز دیده شده است. برای نمونه این بیت از ناصرخسرو که هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین می‌داند:
نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه            هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی
دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دوره‌‌هایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده است و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کرده‌اند.
تثبیتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاییزی با نظام زندگیِ مبتنی بر کشاورزیِ ایرانیان بستگیِ کامل دارد. می‌دانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه می‌پذیرد. قاعده‌ای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشن‌های فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار می‌شود. در این جشن‌ها گاه ترانه‌هایی نیز خوانده می‌شود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره می‌رود. شاید بتوان شیوه سال تحصیلیِ امروزی را باقی‌مانده گاهشماری کهن میترایی/ مهری دانست.
امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سالِ وَرز» در تقویم محلی کردان مُـکریِ مهاباد و طایفه‌های کردان شُکری باقی مانده است. همچنین در تقویم محلی پامیر در تاجیکستان (به ویژه در دو ناحیه «وَنج» و «خوف») از نخستین روز پاییز با نام «نوروز پاییزی/ نوروز تیرَماه» یاد می‌کنند. در ادبیات فارسی (از جمله شاهنامه فردوسی) و امروزه در میان مردمان آسیای میانه و شمال افغانستان، فصل پاییز را «تیرَماه» می‌نامند.
گاهشماری هخامنشی نیز مبتنی بر آغاز سال از ابتدای پاییز بوده است، همانگونه که در کتاب «رصدخانه نقش‌رستم» (چاپ سال ۱۳۷۸؛ و چاپ دوم آن در کتاب: بناهای تقویمی و نجومی ایران، ۱۳۸۳، از همین نگارنده) گفته شد؛ سازوکار ویژه‌ای برای تشخیص هفته به هفته و سپس روز به روزِ آغاز سال نو هخامنشی در تقویم آفتابی نقش‌رستم (کعبه زرتشت) طراحی و تعبیه شده است.
جشن هخامنشی میتراکانا
شواهد موجود نشان می‌دهد که جشن مهرگان در عصر هخامنشی در آغاز سال نو، یعنی در نخستین روز از ماه مهر برگزار می‌شده است. در گزارش‌های مورخان یونانی و رومی از این جشن با نام «میثْـرَکَـنَـه/ میتراکانا» یاد شده است. نام ماه مهر در کتیبه میخیِ داریوش در بیستون به گونه «باگَـیادَئیش» (= باگَـیادی/ بَـغَـیادی) به معنای احتمالی «یاد خدا» آمده است.
کتسیاس، پزشک اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، نقل کرده است که در این جشن ایرانیان با پوشیدن ردای ارغوانی رنگ و همراه با دسته‌های نوازندگان و خنیاگران به رقص‌های دسته‌جمعی و پایکوبی و نوشیدن می‌پرداخته‌اند.
به گمان نگارنده نقش گل‌های دایره‌ای شکل با دوازده و هشت گلبرگ در تخت‌جمشید، می‌تواند نشانه‌ای از مهر باشد. چرا که در پیرامون ستاره قطبی (چه ستاره قطبی امروزی و چه باستانی) دوازده صورت فلکیِ تشکیل دهنده برج‌های دوازده‌گانه، و نیز هشت صورت فلکیِ پیرا قطبی، در گردشی همیشگی‌اند.
فیثاغورث در سفرنامه منسوب به او، شرح می‌دهد که پرستندگانِ ستاره‌ای درخشان که آنرا میترا می‌نامیدند، در غاری تاریک که چشمه آبی در آنجا جریان داشت و نقش صورت‌های فلکی بر آنجا نصب شده بود، حاضر می‌شدند و پس از انجام مراسم گوناگون (که نقل نکرده)، نانی می‌خوردند و جامی می‌آشامیدند.
آنگونه که از گفتار ثعالبی در «غُرَر اخبار ملوک فُرس و سیرِهم» دریافته می‌شود، گمان می‌رود که در زمان اشکانیان نیز جشن مهرگان با ویژگی‌های عصر هخامنشی برگزار می‌شده است.
زمان جشن مهرگان
همانگونه که گفته شد، زمان برگزاری جشن مهرگان در دوره هخامنشی و به احتمالی قدیم‌تر از آن، در نخستین روز ماه مهر بوده و اکنون حدود دو هزار سال است که این جشن به شانزدهمین روز این ماه یا مهرروز از مهرماه در گاهشماری ایرانی منسوب است. اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویم‌های محلی نیز بهره می‌برند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی یزدگردی زرتشتیان، فعلاً برابر با حدود نیمه بهمن‌ماه، و در گاهشماری دیلمی برابر با سی‌ام بهمن‌ماه است. همه این شیوه‌ها برگرفته از گاهشماری‌های کهن و گوناگون ایرانی است که پاسداشت آنها در کنار گاهشماری ملی ایرانی، لازم و شایسته است.
اما برخی دیگر از زرتشتیان، با شیوه‌ای نوساخته به نام «سالنمای دینی زرتشتیان» که در سالیان اخیر و با تغییراتی در گاهشماری ایرانی ساخته شده، این هنگام را معین می‌کنند که مصادف با دهم مهرماه (آبان روز) از گاهشماری ایرانی می‌شود. چنین شیوه‌هایی که امروزه رایج شده و بعضی کسان به میل شخصی، یک تقویم یا مبدأ سالشماری می‌سازند و نام‌های میهنی بر آن می‌گذارند، دستکاری آشکاری در نظام دقیق و قاعده‌مند گاهشماری ایرانی و تاریخ و فرهنگ ملی دانسته می‌شود. (در این زمینه بنگرید به: پاسداشت گاهشماری ایرانی).
در متون ایرانی از مهرگان دیگری به نام مهرگان بزرگ در بیست و یکمین روز مهرماه نام برده شده است که احتمالاً تاثیر تقویم خوارزمی باستان بوده است. از آنجا که در تقویم خوارزمی، آغاز سال نو از ششم فروردین‌ماه محاسبه می‌شده است؛ زمان برگزاری همه مراسم سال، پنج روز دیرتر بوده و در نتیجه جشن مهرگان بجای شانزدهم مهر در بیست و یکم مهر (رام روز) برگزار می‌شده است.
موسیقی مهرگانی
از آنجا که در «برهان قاطع» نام مهرگان برای یکی از مقام‌ها و لحن‌های موسیقی سنتی ایران آمده است؛ و همچنین در میان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب «موسیقی کبیرِ» ابونصر فارابی نیز مقام یازدهم با نام مهرگان ثبت شده است؛ و نیز نظامی گنجوی در منظومه «خسرو و شیرین» نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را «مهرگانی» نوشته است؛ گمان می‌رود که در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژه‌ای اجرا می‌شده است که ما از جزئیات آن بی‌اطلاعیم.
 نام مهر و مهرگان در کاربردهای دیگر
در باره گستردگی مراسم مربوط به مهر و جشن مهرگان، بیش از این نیز نشانه‌هایی در دست است که به سبب اختصار این گفتار فرصت پرداختن به همه آنها در اینجا نیست. اما شاید ذکر دو نکته دیگر مفید باشد. یکی اینکه امروزه نیز زرتشتیان، آتشکده‌های خود را با نام «درِ مهر» می‌شناسند و دیگر اینکه در بسیاری از کشورهای عرب‌زبان،از جشن‌ها و فستیوال‌ها با نام عمومی «مهرجان» و «مهرجانات» نام می‌برند.
آیین‌های جشن مهرگان
در مجموع و بطور خلاصه، جشن مهرگان، جشن نیایش به پیشگاه «مهر ایزد» ایزد روشنایی و پیمان و درستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان و همه مردمانِ سرزمین‌هایی از هند تا اروپا، به هنگام اعتدال پاییزی در نخستین روز مهرماه و در حدود دو هزار سال اخیر در مهر روز از مهرماه، برابر با شانزدهم مهرماهِ گاهشماری ایرانی (هجری خورشیدی فعلی) برگزار می‌شود.
آنگونه که از مجموع منابع موجود، همچون نگاره‌ها و متون باستانی و نوشته‌های مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی (مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث، . . .) و نیز آثار شاعران و ادیبان (مانند جاحظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعدسلمان، . . .) دریافته می‌شود؛ مردمان در این روز تا حد امکان با جامه‌های ارغوانی (یا دستکم با آرایه‌های ارغوانی) بر گرد هم می‌آمده‌اند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش» یا به قول امروزی‌، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشته‌اند. این شادباش‌ها را معمولاً با بویی خوش همراه می‌ساخته و در لفافه‌ای زیبا می‌پیچیده‌اند.
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچه‌ای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود؛ گل «همیشه شکفته» می‌نهادند و پیرامون آنرا با گل‌های دیگر آذین می‌کردند. امروزه نمی‌دانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گل‌هایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا می‌مانند.
در پیرامون این گل‌ها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز می‌نهادند و گونه‌هایی از میوه‌های پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه می‌شد. میوه‌هایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بوداده‌ها همچون تخمه و نخودچی.
  جشن مهرگان, مهرگان, زمان برگزاری جشن مهرگان
  سفره جشن مهرگان
دیگر خوراکی‌های خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم می‌شد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن می‌نوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه می‌گردید. غله‌ها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمه‌های سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنی‌های محلی و بوی‌های خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبی‌های گروهی می‌پرداخته‌اند. سرودهایی از مهریشت را با آواز می‌خوانده و اَرْغُـشت می‌رفته‌اند (می‌رقصیده‌اند). شعله‌های آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبویی‌ها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) می‌شد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش می‌شوند.
از آنجا که نشانه‌های بسیاری، همچون تندیس‌ها، کتیبه‌ها و سنگ‌نگاره‌ها (از جمله نگاره‌های میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت می‌کند؛ بعید نیست که «سماع»‌های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشت‌های میترایی باشد.
در پایان مراسم، شعله‌های فروزان آتش، نظاره‌گر دستانی بود که بطور دسته‌جمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمان‌های گذشته، در هم فشرده می‌شدند.
مهرگان در ادبیات
در ادبیات به ویژه چامه های (شعرهای) پارسی، از مهرگان بسیار سخن به میان آمده است که در این جا تنها نمونه های کوتاهی از آن ها را می آوریم :
مسعود سعد سلمان :
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان          مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر          مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ           وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد         بوستان نو شکفته عدل سلطان جهان
منوچهری دامغانی :
شاد باشید که جشن مهرگان آمد             بانگ و آوای ِدَرای ِکاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد              یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد            که ز فردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش              اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش                   بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید و فرمان بستاییدش              هرزمان خدمت لختی بفزاییدش
قطران تبریزی :
آدینه و مهرگان و ماه نو            بادند خجسته هر سه بر خسرو
عنصری :
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال       نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال
در زمان حاضر
امروز، جشن مهرگان، به شیوه‌ای که در کتاب‌های تاریخی سده‌های چهارم و پنجم و ششم آمده، نه در دستگاه دولتی و حکومتی برگزار می‌شود و نه در گردهمایی‌های غیر رسمی، نزد عامهً مردم. دست کم، در دو سده اخیر نیز از برگزاری آن آگاهی در دست نیست. جشن و آیین مهرگان، از نظر زمانی نیز، با تغییر تقویم، در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی، تغییر کرد. بدین معنی که ۵ روز "پنجه = خمسه" (که پس از ۱۲ ماه سی روزه برای رسیدن به ۳۶۵ می‌آمد) حذف و شش ماه اول سال ۳۱ روز گردیده‌است. از آن پس، در بسی از تقویم‌ها، مهرگان، به جای ۱۶ مهر در دهم مهر آمده، یعنی در صد و نود و ششمین روز سال براساس تقویم پیشین. در ماهنامه‌ها و هفته نامه‌های ادبی و اجتماعی سدهً اخیر، مهرگان حضور دارد. بدین معنی که مقاله، پژوهش، شعر به مناسبت مهر و مهرگان - به ویژه در نشریه‌هایی که در ماه مهر منتشر می‌شود - کم نیست.
دکتر بهرام فره وشی از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز " از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد، برای ایزد مهر " خبر می‌دهد. تا سی سال پیش، زردشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان می‌پختند.
جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سال‌ها در دهم یا شانزدهم مهر ( مهرگان ) برگزار می‌شد.
زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال ال احمد، با مهرگان هم پیوند می‌داند. صدرالدین عینی در یادداشت‌ها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد می‌کند که هر سال در ماه میزان (مهر ماه) برگزار می‌شد. جشنی که می‌تواند، با همهً دگرگونی‌ها، بازماندهً جشن مهرگان باشد. از زبان او بشنویم، که فارسی تاجیکی است : ... حکایت این سیر (جشن) به کسانی که وی را ندیده‌اند، مانند حکایه‌های " هزار و یک شب " دلکش و عجیب می‌نمود. حکایه‌هایی درباره طرفبازی (آتش بازی)، موشک بازی، خر تازی، تگل جنگ اندازی (به جنگ انداختن قوچ‌های جنگی ) آن جا می‌کردند. در ریان (منطقه) غجدوان کم کس یافت می‌شد، که هیچ نباشد، سالی یک بار رفته، آن را سیر تماشا نکند. دهقان بچگان کم بغل (تنگدست) هم، که پدرشان برای سیر خرجی داده نمی‌توانستند، کوشش می‌کردند، که کاری کرده، دو سه تنگه (واحد پول) پول یابند تا که به آن سیر رفته، تماشا کرده توانند. کسانی نیز پخته (پنبه) و خوره چینی می‌کردند، به خربزه کشانی و دهقانان بای (ارباب) به مرد کاری می‌در آمدند. و اگر هیچ کار نیابند از کشتزارها دزدی می‌کردند. و مانند این‌ها.
ماه مهر و مهرگان، در جامعه کشاورزی، فصل و زمان برداشت، انباشتن فراورده‌ها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیازمندیهای زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز - هر چند نه به نام مهرگان - برگزار می‌شود. و نیز با تحول و دگرگونی ای که با گذشت سده‌ها و هزاره‌ها در برگزاری جشن‌ها و آیین‌ها - مانند همهً پد یده‌ها و زمینه‌های فرهنگی - روی داده و می‌دهد، جشن مهرگان تنها به این عنوان که نام روز با نام ماه یکی است برگزار نمی‌شود، بلکه بیشتر داستان و اسطورهً قیام کاوه آهنگر در برابر بیدادگری‌های ضحاک است که یادمان این جشن نمادین می‌باشد. بی گمان، باور و اعتقاد به ایزد مهر و آیین‌های مهری ( میترایی ) که پیش از زرتشت، در هند و ایران وجود داشته، به ماه مهر و جشن مهرگان سیمای دینی بیشتری افزوده بود.
چکیده سخن
جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهرروز (شانزدهم مهر) است و مطابق گاهنمای کنونی دهم مهر می باشد اين جشن فرخنده و زيبا در گذشته ميان ايرانيان مقامی بسيار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ايرانيان نوروز را بواسطه پايان سرما و آغاز بهار جشن می گيرندمهرگانرا نيزدر نيمه سال و با پايان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند آداب و رسوم آن بسيار شبيه به نوروز است و همانطور که نوروز را به  پادشاه افسانه ای ايران جمشيد نسبت می دهند مهرگانرا نيز به فتح و پيروزی فريدون ديگر قهرمان ايرانی بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ايزد مهر نزد کليه اقوام آريايی سابقه ای ديرين دارد و قديميترين آيين آرياييان می باشد نزد هر دو دسته ايرانيان و هندوان در يک روز گرامی داشته می شود  و مهردر زبان سانسکريت هم بمعنی دوستی است و در ويد کتاب مذهبی برهمنان مانند اوستا ايزد روشنايی و فروغ می باشد و زرتشتيان بپرستشگاه خويش درب مهر گويند هر دو جشن مهرگان و نوروز  از آثار درخشان و جاودان ايران زمين هستند و برماست که اين دو ميراث گرانقدر نياکانمان را همچون دو گنجينه گرانبها سينه به سينه و نسل به نسل انتقال دهيم  چرا که هويت و پهنای مرز ايران زمين را اين دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ايران است و هر که ايندو جشن با شکوه و زيبا را برگزار کند ايرانی. مهرگان و نوروز در کنار يکديگر هزاران سال است که همانند دو  ستون محکم و استوار پايه های استقلال و فرهنگ ايرانی را حفظ نموده اند.

Montag, 6. Oktober 2014

منشاء ایدز: 'در دهه ۱۹۲۰ از کینشاسا آمد'

  • 4 اکتبر 2014 - 12 مهر 1393
کینشاسا در سال ۱۹۵۵؛ پژوهشگران می‌گویند که در آن زمان، اچ‌آی‌وی در حال انتقال از این شهر به مناطق اطراف بود
‌پژوهشگران می‌گویند که توانسته‌اند پیشینه و رد ایدز را تا دهه ۱۹۲۰ میلادی در شهر کینشاسا، در منطقه‌ای که هم‌اکنون در محدوده جمهوری دموکراتیک کنگو قرار دارد، دنبال کنند.
آنها گفته‌اند که رشد جمعیت، افزایش ارتباطات جنسی بین افراد و راه‌اندازی خط آهن در منطقه باعث شد که اچ‌آی‌وی با سرعت بیشتری منتقل شود.
نتایج بررسی این پژوهشگران در نشریه علمی ساینس منتشر شده است. آنها برای شناسایی منشاء ایدز، رشته فعالیت‌هایی در حوزه دیرین‌شناسی ویروس‌ها داشتند و با استفاده از نمونه‌هایی بایگانی‌شده از کدهای ژنتیکی اچ‌آی‌وی توانستند این ویروس را ردیابی کنند و به دهه ۱۹۲۰ میلادی در کینشاسا برسند.
در این گزارش آمده است که موج تجارت جنسی در منطقه، رشد فزاینده جمعیت و استفاده از سوزن‌های سرنگ استریل‌نشده در درمانگاه‌ها از دلایل احتمالی شیوع این ویروس بوده است.
از سوی دیگر، گفته می‌شود که ایجاد خط آهن باعث شده بود هر سال نزدیک به یک میلیون نفر از کینشاسا عبور کنند که زمینه‌ساز انتقال ویروس به مناطق مجاور بود.
ایدز در دهه ۱۹۸۰ میلادی مورد توجه جهانی قرار گرفت. این بیماری در آفریقا سابقه‌ای طولانی دارد، ولی منشاء آن همواره مورد بحث بوده است.

جهش

گروهی از پژوهشگران دانشگاه آکسفورد بریتانیا و دانشگاه لون بلژیک در پی آن بوده‌اند که "شجره‌نامه" اچ‌آی‌وی را بنویسند و دریابند که نخستین ویروس‌ها از این دست، اولین‌بار در کجا بوده‌اند.
این گروه از پژوهشگران، جهش‌ها در کد ژنتیکی اچ‌آی‌وی را هم بررسی کردند.
پروفسور اولیور فیبس، از دانشگاه آکسفورد به بی‌بی‌سی گفت: "می‌توانید رد پای تاریخ را در ژنوم امروزی ببینید. سابقه‌اش ثبت شده است، نشانه یک جهش در ژنوم اچ‌آی‌وی از بین رفتنی نیست."
این گروه پژوهشی، با بررسی چنین نشانه‌هایی، شجره‌نامه مورد نظر خود را طراحی کردند و به ریشه‌های آن رسیدند.
اچ‌آی‌وی شکلی جهش‌یافته از ویروسی است که شامپانزه‌ها را گرفتار می‌کند و ویروس نقص ایمنی میمونی نام دارد.
این ویروس چندین‌بار جهش پیدا کرده است و در نهایت، هم‌اکنون میلیون‌ها نفر در اغلب کشورهای دنیا ناقل آن هستند.
پاسخ این که چرا چنین اتفاقی افتاد، به دوره فیلم‌های سیاه و سفید و اواخر دوره حاکمیت اروپایی‌ها در آفریقا بازمی‌گردد.
در دهه ۱۹۲۰ میلادی کینشاسا (که تا سال ۱۹۶۶ میلادی، لئوپولدویل خوانده می‌شد) بخشی از کنگوی تحت حاکمیت بلژیک بود.
پروفسور اولیور فیبس می‌گوید: "این منطقه بسیار بزرگ و به سرعت در حال رشد بود و طبق سوابق پزشکی ثبت‌شده در دوره استعمار، آن زمان، موارد متعددی از ابتلای افراد به انواع بیماری‌های قابل انتقال از طریق روابط جنسی وجود داشت."
اچ‌آی‌وی سیستم دفاعی بدن را هدف قرار می‌دهد

سکس و خطوط آهن

در آن زمان، افزایش تعداد کارگران مرد در شهر کینشاسا باعث شده بود تعادل بین تعداد زنان و مردان به هم بخورد که در نهایت، زمینه‌ساز شکل گرفتن تجارت جنسی شد.
پروفسور فیبس گفت: "دو جنبه زیربنایی در این وضعیت تاثیر داشت، یکی تلاش برای درمان افراد مبتلا به بیماری‌های عفونی با تزریق، که به نظر می‌رسد دلیلی ریشه‌ای برای گسترش این ویروس بود و دومی، شبکه حمل‌ونقل که به افراد اجازه می‌داد به بخش‌های مختلف کشور سفر کنند."
در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی حدود یک میلیون نفر از خط آهن کینشاسا استفاده می‌کردند.
دوره رونق کینشاسا تنها چند دهه ادامه داشت، ولی زمانی که به پایان رسید، اچ‌آی‌وی راه خود را به جهان باز کرده بود.